مقاله: شايستهگزيني نامزدهاي رياست جمهوري بر اساس معيارها و شرايط مدير و مدبر در اصل 115 قانون اساسي
باسمه تعالی
شايستهگزيني نامزدهاي رياست جمهوري بر اساس معيارها و شرايط مدير و مدبر در اصل 115 قانون اساسي: نگرش سياستي و راهبردي
راهنمای مطالعه
- نویسندگان:
- انتشار:
- چکیده
- مقدمه
- ادبیات پژوهش
- 2-1. شایستهگزینی و شایستهسالاری
- شايستهخواهي
- شايستهشناسي
- شايستهسنجي
- شايستهگزيني
- شايستهگيري
- شايستهگماري
- شايستهپروري
- شايستهداري
- 2-2. مفهوم تفكر، تدبر و مدير
- 2-3. مفهوم مدیریت در اداره امور کلان کشور
- 2-3-1. لزوم مدیریت برای همهی حوزههای خرد و کلان کشور
- 2-3-2. جامعنگری مدیر و عدم برتری اهداف مدیریتی یک حوزه بر دیگری
- 2-3-3. ضرورت انسجام و هماهنگی مدیریتی
- 2-3-4. چندبعدی بودن نظام تهدیدات منطقهای
- 2-3-5. مدیریت در سطوح مختلف سیاسی کشور
- 2-3-6. توجه به زنجیره راهبرد تا سیاست
- روششناسي پژوهش
- تحلیل یافتهها
- 4-1. معيارها و شرايط مدير
- 4-1-1. توانايي اجراي اصول مديريتی
- الف) برنامهريزي
- ب) تصميمگيري
- ج) سازماندهي
- د) رهبري
- ه) كنترل
- 4-1-2. مهارتهاي مديريت
- الف) مهارتهاي ادراكي
- ب) مهارتهاي انسانی
- ج) مهارتهاي فني
- 4-1-3. نقشها
- الف) نقشهای میانفردی
- نقش تشریفاتی
- نقش رهبر
- نقش رابط
- ب) نقشهای اطلاعاتی
- نقش پایشکننده
- نقش اشاعهدهنده
- نقش سخنگو
- ج) نقشهای تصمیمگیری
- نقش کارآفرین
- نقش مهارکننده آشوب
- نقش تخصیصدهنده منابع
- نقش مذاکرهکننده
- 4-1-4. شايستگيها
- الف) شایستگی های هوششناختی
- ب) شایستگیهای هوش عاطفی یا خودآگاهی عاطفی
- ج) شایستگیهای خودمدیریتی
- د) شایستگیهای هوش اجتماعی
- ه) شایستگیهای آگاهی اجتماعی
- و) شایستگیهای مدیریت روابط
- 4-2. معيارها و شرايط مدبر
- 4-2-1. توان شناخت مسائل استراتژیک و کلان و انعکاس آنها در برنامه (مسألهشناسی)
- 4-2-2. چشمانداز و آیندهنگری
- 4-2-3. ظرفیتشناسی و قابلیتشناسی در سطح ملی
- 4-2-4. محیط شناسی در سطح بین المللی
- نتیجه گیری
- فهرست منابع
نویسندگان:
رضا بنیاسد[1]
سلمان زالی[2]
انتشار:
مجله بازاریابی سیاسی، سال دوم، بهار و تابستان 1396، هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیهالسلام.
چکیده
يكي از موضوعات مهم در شايستهگزيني نامزدهای رياستجمهوري و متعاقب آن شایستهسالاری در اداره امور اجرایی کشور، شناخت معيارها و شرايط مدير و مدبر (به عنوان دو مفهوم جداگانه) است. مدير و مدبر بودن ریيسجمهور صراحتاً در اصل 115 قانون اساسي، قانون انتخابات و سياستهاي كلي انتخابات، ابلاغي از سوي رهبر معظم انقلاب اسلامي، ذكر شده است. با توجه به شأن و وظيفه رييسجمهور، عدم تفسير اصل 115 از سوي شوراي نگهبان و نبود تبيين دقيق مدير و مدبر به منظور احراز صلاحيت نامزدها، اين پژوهش با نگرش سياستي و راهبردي به واكاوي اين دو مفهوم با رويكرد پژوهش كيفي از طريق تحليل مستندات و مصاحبههاي بیدرنگ حقوقدانان و متخصصان كه در فضاي وب منتشر شدهاند، میپردازد. مضامین استخراج شده از مستندات درباره مدیر و مدیریت و مدبر و تدبير از مصاحبهها و مستندات، با ادبيات پژوهش مقايسه شده و سرانجام معيارها و شرايط لازم تشريح خواهد شد. براساس يافتهها براي مدير و مديريت نامزدها، معیارهای اصول مديريتي، مهارتهای مدیریت، نقشها و شایستگیها و برای مدبر و تدبیر نامزدها، معیارهای مسألهشناسی، چشمانداز و آیندهنگری، ظرفیتشناسی و قابلیتشناسی در سطح ملی و محیطشناسی در سطح بینالمللی استخراج و سرانجام نتايج حاصل از اين مقاله بصورت يك جدول براي احراز صلاحيت نامزدها پيشنهاد گرديد.
واژگان کلیدی: مدیر، مدبر، نامزد رياستجمهوري، اصل 115 قانون اساسي، معیار و شرايط، سياستهاي كلي انتخابات.
-
مقدمه
اصل یکصدوپانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تصريح ميكند كه “رییسجمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد: ایرانیالاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور[3].” يكي از موضوعات مهم در شايستهگزيني نامزدهای رياست جمهوري، شناخت معيارها و شرايط مدير و مدبر (به عنوان دو مفهوم جداگانه) است. اهميت اين موضوع به اندازهاي است كه در بند دهم سياستهاي كلي انتخابات كه از سوي رهبر معظم انقلاب اسلامي در 24 مهرماه 1395 ابلاغ شده است، به ارتقای شايستهگزيني در انتخاب داوطلبان تراز شايسته جمهوري اسلامي ايران و داراي جايگاه مربوط از طريق تعریف و اعلام معیارها و شرایط لازم برای مدیر و مدبر بودن نیز اشاره شده است[4] (سایت مقام معظم رهبری، مشاهده در 20/09/1395). بنابراین ضرورت تبیین مدیر و مدبر را میتوان به صورت زیر برشمرد:
– در زمان نگارش قانون اساسی، شرايط مدیر مدبر بودن در پیشنویس، در متن بررسی اصول و متن جلسه علنی صبح وجود نداشت. اما پس از آن، قید مدیر و مدبر پیشنهاد و اصل موردنظر با 52 رای موافق و 4 مخالف و 4 ممتنع مصوب میشود (ورعی، 1386، صص 735-731).
– مفهوم مدير و مدبر بودن از سطح خرد تا سطح كلان را شامل ميشود. با توجه به شأن و وظیفه رییسجمهور در اصل113 قانون اساسی همچون؛ 1. عاليترين مقام رسمي كشور پس از مقام رهبري، 2. رياست قوه مجريه و 3. مسئول اجراي قانون اساسي، طبيعي است كه مدير و مدبر بودن ناظر به مباحث خرد نيست، بلكه مديريت كلان و ملي مد نظر است كه براي تبيين اين مهم، توجه به جنبههاي مدير و مدبر بودن از نظر سياست[5] و راهبرد[6] ضروري است؛ به عبارت ديگر، رييسجمهور بايد راهبردشناس[7] و سياستگذار[8] باشد.
– مدیر و مدبر بودن اموری نسبی هستند که هر چه این شرایط در وجود یک نامزد بیشتر ظهور و بروز داشته باشد، پس از تصدي مسئوليت، عملكرد بهتري در حوزه اجرای وظایف قوه مجریه، وجود خواهد داشت. اصول مختلفي در قانون اساسي به صورت مستقيم و غير مستقيم به وظايف رييسجمهور اشاره ميكنند.
– شوراي نگهبان قانون اساسي، بر اساس مدیر و مدبر بودن، اقدام به احراز یا عدم احراز صلاحیت نامزدهاي ریاستجمهوری میکند؛ لذا با وجود تبیین دقیقتر از مدیر و مدبر و تعيين شاخصها، تصمیمگیری در این زمینه با دقت بیشتر صورت خواهد گرفت؛ حتي پاسخگويي به معترضان نيز بر اساس شاخصها و معيارهاي مشخص انجام ميشود. هرچند شهود، كفايت مذاكرات در جلسات مستمر شورای نگهبان و رأيگيري، نقش جدي در تطبيق اين شرايط با هر يك از نامزدها دارد، اما وجود معيارها و اطلاعاتي كه در قالب يك محور مشخص براي اين مهم تبيين شود، علاوه بر شهود، اطلاعات مورد نياز براي تصميمگيري را نيز تقويت ميكند؛ زيرا به اعتقاد متخصصان مديريت، تصميم خوب تصميمي است كه بر اساس 90 درصد اطلاعات و 10 درصد شهود باشد (رضاییان، 1381). البته این مهم را نیز نباید از یاد برد که ممکن است، تشخیص مدیر و مدبر بودن رجل سیاسی و مذهبی، امری وجدانی و اثباتي باشد.
– با مراجعه به وبسايت شوراي نگهبان قانون اساسي[9]، مشخص گرديد كه تفسیر اصل 115 قانون اساسی از سوی شورای نگهبان صورت نگرفته است (سایت شورای نگهبان؛ مشاهده در 20/09/1395).
– با بررسي مصاحبهها و مقالات حقوقدانان در اين زمينه، مشاهده ميشود كه ساير شرايط اين اصل، عميقتر بحث شده است، اما شرايط مدير و مدبر كمتر مورد توجه قرار گرفته است. البته اين مهم، امري طبيعي به نظر ميرسد، زيرا ساير شرايط ريشه در دانش حقوق داشته و انديشمندان حقوق – چون به مفاهيم تخصصي خود و تفسير قوانين نزديكترند- آنها را به خوبي تبیین كرده و قطعاً مورد استفاده هم بوده است. اما تحليل، تفسير و تبيين دو شرط مدير و مدبر، نيازمند به دانش مديريت و علوم سياسي دارد كه البته انديشمندان اين حوزه در کشور، كمتر اين شرايط را تشریح كرده و توضیح دادهاند.
– در ترجمهی قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران به زبان انگليسي، مدير به administrative capacity و مدبر به resourcefulness ترجمه شده است كه نميتوانند گوياي كامل اين دو مفهوم باشند. هرچند به زوايايي از مدير و مدبر اشاره ميكند[10]. ترجمهی دقيق “administrative capacity” ظرفيت اداري است كه به بخشي از كاركرد مديريت اشاره ميكند، حال آنكه مدير، اشاره به انسان و شخص دارد و ظرفيت اداري اشاره به فعل آن دارد[11]؛ حتي بهكار بردن اصطلاح administrator براي مدير بهتر است. اصطلاح resourcefulness هم اسم است كه به معناي كارداني، چارهانديشي و تدبير است. البته برای استفاده از خانواده اين واژه، resourceful به معناي باتدبير، بادرايت، مدبر و كارآمد است (فرهنگ معاصر هزاره انگلیسی، 1382، ص 1411). اين اصطلاح در ترجمهی انگلیسی قرآن کریم براي آيات مربوط به تدبر و تدبير استفاده نشده است. با مراجعه به ترجمههای مختلف قرآن کریم، بهویژه ترجمه پیکتال، واژگان directeth، ponder، orderth و direct، معادل تدبر و مدبر استفاده شدهاند (قرآن کریم، ترجمه انگلیسی پیکتال).
شناخت معادل دقيق تدبر و مدبر كمك خواهد كرد تا در ادبيات متعارف، جستجوي تخصصي داشته و ادبيات اين مفهوم شناسايي شود. با جستجوی اصطلاحات فوق در فضاي مجازي، مشاهده شد که ponder، اصطلاح بهتري مخصوصاً براي تدبير در سطح كلان است. مدبر كه اسم اين كلمه است را بهصورتonderer مينويسند. جستجوي Ponder با استراتژي نتايج خوبي حتي در مورد رييسجمهور ایالات متحده آمريكا داشت[12]. البته اصطلاحاتي نظير[13]ponder policy و political ponderer[14]هم در ادبيات متعارف مدیریت و علوم سیاسی به كار گرفته شده است.
– معيارها و شرايط مدیر و مدبر از نظر فقهی، سیاسی و ساير حوزههاي حقوق (بهجز حقوق عمومي) نیز چندان بررسی نشده است.
بنابراین، شواهد و مسائل فوق نشان میدهد که تبیین، تعریف و اعلام معیارها و شرایط لازم برای مدیر و مدبر بودن نامزدهای ریاستجمهوری با توجه به اصول 113 و 115 قانون اساسی ضروری است. در این پژوهش به دو سؤال اصلی زیر پاسخ داده خواهد شد:
معيارها و شرايط مدیر به منظور شايستهگزيني نامزدهاي رياست جمهوري بر اساس اصل 115 قانون اساسي كدامند؟
معيارها و شرايط مدبر به منظور شايستهگزيني نامزدهاي رياست جمهوري بر اساس اصل 115 قانون اساسي كدامند؟
بدین منظور، ابتدا پیشینه پژوهش در این زمینه بررسی شده و سپس نظرات اندیشمندان در این حوزه که قبلاً منتشر شده است، تحليل خواهد شد. سرانجام با مقايسه يافتهها با ادبيات پژوهش، مفهوم مدير و مدبر تحليل خواهد شد.
-
ادبیات پژوهش
عمدتاً، نزدیک به زمان انتخابات ریاستجمهوری، به دلیل بررسي صلاحیت نامزدهاي رياستجمهوري و شايستهگزيني آنها، توجه به تعريف، مفهوم، معيارها و شرايط “مدیر و مدبر” از سوي متخصصان و همچنين خبرگزاريها، پررنگ میشود. پس از انتخاب نامزدها و برگزاري انتخابات، مجدداً توجه به اين موضوع رنگ ميبازد[15]. البته این دو مفهوم، چالشهایی را در پاسخگویی شورای نگهبان برای نامزدها ایجاد میکند؛ اینکه چه معیاري براي مدیر و مدبر بودن نامزدها تعريف و مورد سنجش قرار گرفته است. آیا امر وجدانی و شهودی بوده است یا بر اساس برنامهها و اطلاعات مکفی از نامزدها انجام شده است؟. البته، انتظار پاسخگویی از سوي نامزدها در سالهاي آتي، بيشتر خواهد شد؛ زيرا در سياستهاي كلي انتخابات صراحتاً عبارت “اعلام” نيز ذكر شده است.
مدیر و مدبر بودن رییسجمهور، صراحتاً در اصل صدوپانزدهم (115) قانون اساسی جمهوری اسلامی، سياستهای كلي انتخابات و قانون انتخابات ایران آورده شده است. پیشینه پژوهش نشان میدهد که مطالعات در این حوزه در کشور اندک است و عمدتاً مطالعات به تحلیل حقوقی این اصل و آن هم بیشتر از حوزهی حقوق عمومی پرداخته است. به عنوان مثال، رستمی و دیگران در توضیح مدیر و مدبر (با قید مدیریت و تدبیر در مقاله) به یک پاراگراف بسنده کردهاند (رستمی و دیگران، ص 235). در مصاحبههاي موجود در فضاي مجازي و روزنامهها هم به صورت پراکنده مفاهیمی در این زمینه بیان شده است. اخیراً شورای نگهبان برای این مهم، تدوین آییننامهای را در دستور کار خود قرار داده است. بر اساس شواهد موجود در سايت اين شورا، هنوز اين اصل از سوي شوراي نگهبان تفسير نشده است (سایت شورای نگهبان؛ مشاهده در 20/09/1395).
مدیر و مدبر دو مفهوم جداگانه و در عین حال مرتبط به هم هستند که باید در حوزه مدیریت و حکمرانی (مدیریت دولتی و سیاستگذاری) تبیین شوند. اين دو مفهوم، همهی حوزههاي اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و فناوري را نيز دربرميگيرند. البته در سطح عالی، بیشتر از زاویه مدیریت استراتژیک به آنها نظاره میشود. فعل مدیر در مدیریت، خواه اسلامی، خواه متعارف و حوزههای وابسته محقق میشود. مدیریت نیز در نهادها و وزارتخانهها و سازمانها باید پیاده شود تا اهداف کلان نظام محقق گردد. بنابراین، اين مقاله در تلاش است تا معيارها و شرايط مدير و مدبر را از دیدگاه مدیریت بررسي كند.
در زندگی روزمره زمانی که در مورد مسئولین و کار آنها سخن به میان میآید، یکی از مهمترین واژگان رايج “مدیر” و “مدیریت” است. در مسائل مهم کشور هم عمدتاً رسانهها و متخصصان یکی از عمدهترین مسائل را مدیریت میدانند. بهراستی این اصطلاح به چه معناست؟ و چرا اینهمه گرهگشای امور خرد و کلان کشور بهویژه در وضعیت حساس فعلی شده است؟ براي پاسخ به سؤالات پژوهش، ضرورت دارد كه در ادامه، واژگان عملياتي همچون شايستهگزيني و شايستهسالاري و مفهوم مدير و مدبر توضيح داده شود.
2-1. شایستهگزینی و شایستهسالاری
در توضيح شايستهگزيني و شايسته سالاري، توجه به مفهوم شايستگي ضروري است؛ در لغتنامهي آکسفورد، شايسته و شايستگي به معناي توانايي[16] انجام کار است. استوف و ديگران بر اين باورند كه مفهوم شايستگي تحت تأثير سه عنصر افراد، هدف و زمينه، خواهد بود (Stoof and Martens and Van Merrinboer and Bastiaens, 2002). در ذیل، به برخي از اين تعاريف اشاره ميشود:
- شايستگي عبارت است از دانش، مهارت، توانايي يا مشخصههاي مرتبط با عملکرد برتر در يک شغل: همچون حل مسأله، تفکر تحليلي يا رهبري.
- شايستگي به دانشها، مهارتها و نگرشهاي درهمتنيده اشاره ميكند که بر بخش عمدهاي از کار فرد اثرگذار بوده و با عملکرد کاري فرد ارتباط دارند.
- شايستگي عبارت است از رفتار اظهارشدهي افراد در يک موقعيت خاص که حداقل کارايي در اجرا و اثربخشي در نتايج را داشته باشد؛
- شايستگي ترکيبي از دانش ضمني و آشكار و نيز رفتارها و مهارتهايي است که استعداد اثربخشي در انجام يک کار را به فرد ميدهد؛
- مشخصهها، دانش، مهارتها، اعتقادات، الگوهاي تفکر و مواردي مشابه، زماني که بهتنهايي يا بهصورت ترکيبي استفاده شده و منجر به عملکرد موفق ميشوند؛
- مهارتها، دانش، تواناييها و ديگر مشخصههايي که يک فرد براي انجام اثربخش شغلش بدان نياز دارد.
امور اجرايي كشور بايد بر اساس شايستهسالاري باشد؛ شايستهسالاري را مي توان به عنوان يك فرايند، تلفيقي از زيرفرايندهاي شايستهخواهي، شايستهسنجي، شايستهگزيني، شايستهگيري، شايستهگماري، شايستهداري و شايستهپروري ترسيم كرد. به طور مختصر در ذيل به اين فرايند و ارتباط ميان آنها پرداخته ميشود (قربان پناه، 1387):
-
شايستهخواهي
شايستهخواهي به منزله يك ارزش اجتماعي، به صورت فرهنگ جامعه بروز ميكند. در فرهنگ اسلامي به مثابه يك ارزش، مورد توجه بسيار قرار دارد. شايستهخواهي از سوي نخبگان و آحاد مردم صورت ميگيرد و انتظار اين است كه رييسجمهور در تمامي عوامل اجرايي، شايستگي لازم براي مديريت و تدبير امور را داشته باشد؛
-
شايستهشناسي
شايستهشناسي نيازمند تمهيدات مناسب و مخصوص به خود است. امروزه با توسعه نرمافزارها و ايجاد بانكهای اطلاعاتي، اطلاعات شايستگان بر حسب توانمنديهاي روحي، ذهني، عمومي، تخصصي و براساس بررسيهاي دقيق علمي و آزمونها و مصاحبههاي ساختمند، شناخته ميشوند .زمانيكه يك رييسجمهور، تصدي قوه مجريه را بر عهده دارد در وزارتخانهها و امور اجرايي به مديران زيادي در سطوح مختلف و با دانشهاي متنوع نياز دارد، لذا شايستهشناسی يكي از ضرورتهاي اصلي براي اداره امور جامعه است.
-
شايستهسنجي
لازم است افرادي كه تصور مي كنند توانمندي شايستگان براي رياستجمهوري را دارند، سنجيده شوند. اين معيارها و شرايط كه در اصل 115 قانون اساسي نيز به آن اشاره شده است، نيازمند بازخواني دقيق آموزههاي ديني، اخلاقي، فرهنگي و اجتماعي براي تعريف معيارهاي سنجش است. معيارها و شرايط مدير و مدبر براي شايستهسنجي فوقالعاده ضروري هستند.
-
شايستهگزيني
اين بخش شامل دو مرحله است: نخست، بايد مراحل قبلي ارزيابي شده، و سپس، جايگاه موردنظر به افراد ايدهآل تخصيص داده شود.
-
شايستهگيري
به معناي جلب توجه و جذب مديران شايسته است. بدينمنظور، به فضاي رقابتي سالم براي فعاليت مديران لازم است؛
-
شايستهگماري
به معناي گماردن شايستگان در جايگاه درست خود است. اين امر، پس از انتخاب رييسجمهور از سوي مردم، براي تشكيل هیأت دولت ضروري است؛
-
شايستهپروري
نظام شايستهسالار در نهايت، با رعايت موارد مزبور و فراهم آوردن زمينههاي پرورش افراد، آنان را به مراتب بالاتر بينش و آگاهي و توانمندي سوق ميدهد. هر مدير، دوران رشد و شكوفايي محدودي از نظر زمان دارد، لذا بايد اقدام به جانشينپروري براي انجام و اداره امور كشور شود.
-
شايستهداري
به حفظ و نگهداري افراد شايسته، شايستهداري مي گويند. اين امر، اهميت فراواني در پيشبرد اهداف از سوي رييسجمهور دارد. از اين رو، بايد تمهيدات لازم فراهم شود تا افراد احساس عدالت كنند و موجب ماندگاري اين افراد در جايگاه مناسب و شايسته خود شود.
2-2. مفهوم تفكر، تدبر و مدير
در ادبيات متعارف مديريت براي توضيح و تبيين انديشه عمدتاً از اصطلاح “تفكر[17]” و متفكر استفاده ميشود، حالآنكه در اصل 115 قانون اساسي واژه “مدبر” به كار گرفته شده است. بنابراين ضرورت دارد ابتدا مفهوم تفكر، تدبر و مدير و مديريت واكاوي شده تا با بيان تفاوتهاي اين دو، بهتر بتوان معيارها و شرايط مدير و مدبر را شناخت. البته براي رجوع به قرآن و واكاوي اين كلمات بايد با خانواده مفهومي يا ابر مفهومي واژگان نزديك يا مرتبط وارد شد؛ به عبارت ديگر، براي اين مهم يك زنجيرهاي از مفاهيم و كلمات نزديك به مفهوم مدير، شناسايي و براي تبيين به متن قرآن و تفاسير رجوع كرد؛ مثلاً مفاهيمي نظير قوي، امين، حكم، هدايت، حفيظ، عليم[18]، سعه صدر[19] و موارد مشابه ميتوانند براي واكاوي اين مهم به كار گرفته شوند.
در قرآن كريم، همريشه با مدير، در بخشي از آيه 282 سوره بقره، ” تديرونها بينكم” ، اشاره شده است؛ اما در ترجمهها و تفاسير، بهصورت مستقیم به معناي مديريت و اداره كردن تفسير نشده است.
در حوزه تدبر كه بر ماده دبر (بر وزن ابر) است، 44 آيه در قرآن وجود دارد. لازم است براي شناخت مفهوم مدبر در قانون اساسي براي شرايط يك نامزد رياستجمهوري، به تفسير برخي از اين آيات كه با مفهوم تدبر مرتبط است مراجعه كرد. خانواده مفهومي اين كلمه با واژگاني همچون تدبر، تدبير، مدبر و غيره در آيات ديده ميشود. در ذیل، به دو آيه از قرآن كريم اشاره شده و به مفهوم تدبر از تفسير نمونه پرداخته ميشود.
جدول 1: مفهوم «تدبر» برگرفته از تفسیر نمونه (مکارم شیرازی و دیگران، 1373)
مشتقات از ریشه (دبر) | آدرس | متن آیه | مفهوم تدبر در تفسير نمونه |
يَتَدَبَّرُونَ | سوره نساء؛ آيه 82 | «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً». | – تدبر در اصل از ماده “دبر” بر وزن ابر به معني پشت سر و عاقبت چيزي است. بنابراين تدبر يعني بررسي نتايج و عواقب و پشت و روي چيزي است. و تفاوت آن با تفكر اين است كه تفكر مربوط به بررسي علل و خصوصيات يك موجود است. |
يَتَدَبَّرُونَ | سوره محمد؛ آيه 24 | «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها». | – تدبر براي كشف حقيقت و انجام وظيفه
– تدبر ( از ماده “دبر” يعني بررسي عواقب و نتايج كار، به عكس تفكر كه بيشتر به بررسي علل و اسباب چيزي گفته ميشود. – تدبر طراحي برنامه جامع |
بنابراين، تدبر از ماده «دبر» به معنی نگریستن به عاقبت و آخر آن کار و تأمل و فکر كردن در آن و نیز به معنای چارهجویی، تنظیم، اداره کردن و وضع مقدمات آمده است. از وادی تعریف لغوی، تدبر بیشتر مترادف با تفکر، تعقل، تذکر، تفقه بهکار برده شده است، اما در بيان تفاوتها بايد گفت كه تفکر، ادراکی است که از طریق تصور و تصدیق امور بدیهی- محسوسات، متواترات، تجربیات، فطریات، وجدانیات و اولیات- حاصل شود و مجهولات نظری را برای خود معلوم سازد. تعقل، چیزی است که با آن اندیشیدن، استدلال کردن و آمیزش تصورات و تصدیقات، روی میدهد و خوب و بد، خیر و شر و حق و باطل از هم تشخیص داده میشود. تفقه، از ریشه فقه، به معنای درک عمیق علمی و تخصص یافتن در آن است. تدبر، یک فرایند قلبی است و صرفاً اختصاص به مطالب دیداری همچون تفکر و مطالب شنیداری مانند تعقل و تفقه ندارد، بلکه جامعنگر است و تمام محسوسات و ابزار شناخت قبل از عمل و بعد از آن را شامل میشود و در نهایت، تذکر، از امور قلبی است و دانشمندان عرفانی آن را از نتایج تفکر میدانند. در تفاوت میان تدبر و تفکر میتوان گفت که تدبر، تصرف قلب با نظر در عواقب است، ولی تفکر تصرف آن در نظر به دلائل است. تدبر، تفکری عمیق است. تفکر مربوط به بررسی علل و خصوصیات یک موجود است، ولی تدبر مربوط به بررسی عواقب و نتایج آن است. تفکر، پردازش محسوسات دیداری و تعقل، پردازش محسوسات دیداری و شنیداری و تدبر، پردازش همه مفاهیم است. اگر ما قرآن را مانند قانون اساسی در نظر بگیریم، تفسیر مانند تبدیل قانون اساسی به جزئیات و آییننامههای اجرایی است، اما تدبر، فهمیدن قانون اساسی است؛ پس تدبر، به معناي فهم است. (آلحبیب، 1390: صص 11-8).
از نظر حسین رهبری (1386)، تدبر یک فرایند قلبى است و کلید و رمز بازگشایى قلبها است. تدبر، اختصاصى به موارد دیدارى همچون تفکر، و اختصاصى به مطالب شنیدارى همچون تعقل و تفقه ندارد، بلکه جامعنگرى است و استفاده از تمام محسوسات و ابزار شناخت را در قبل از عمل و بعد از عمل، شامل میشود. همچنین، تدبر، آسیبشناسى را به دنبال دارد. هرچه تدبر در امور افزايش يابد، به همان مقدار، نتایج و پیامهاى بیشترى از آن حاصل خواهد شد. تدبر به معناي نفى تقلید ایستایى نيز است كه با توجه به شرايط پيشروي نامزدها، رويكرد فعال و آيندهنگر نيز بايد در اداره امور كشور لحاظ شود. تدبر، از واژههاى مهجور است که تا کنون از معناى آن نقابگشایى کاملى انجام نگرفته است، گاه آن را تفکر معنا کردهاند، گاه تعقل و گاه تفقه!. هرچند این واژگان و تعابیر در دستگاه وجودى انسان، بىارتباط با همدیگر نیستند، ولى هر کدام جایگاه و مفهوم ویژه خود را دارند. تدبر در معناي پس از عمل خود نيز وجود دارد و به معناي فرصتشناسي و بهرهبرداري از فرصتها در شرايط پوياي تعاملات داخلي و جهاني از سوي رييسجمهور است (رهبری، 1386: صص 27-24).
2-3. مفهوم مدیریت در اداره امور کلان کشور
در مدیریت سیاسی، مدیریت نظامی، مدیریت امور اقتصادی، مدیریت منابع انسانی، مدیریت دولتی، مدیریت استراتژیک و دهها موضوع دیگر، اصطلاح ثابت «مدیریت» بهکار گرفته میشود. اصطلاحی که در تمام سطوح، اداره از سطح خرد و کلان را شامل میشود. مدیریت در سطح کلان، بیانگر حداقل سه تفکر استراتژیک است:
الف: شناخت منابع، امکانات، ظرفیتها و توانمندیهای کشور و لزوم بهرهبرداری بهینه معروف از آنها؛
ب: شناخت مسائل خارجی و بینالمللی و دشمنشناسی و تعاملات مختلف با محیط بیرونی؛
ج: حرکت در سیر چشمانداز بیستساله نظام جمهوری اسلامی ایران براساس سیاستها و برنامهها.
2-3-1. لزوم مدیریت برای همهی حوزههای خرد و کلان کشور
در نگاه اول باید گفت که مدیریت از اموری است که برای همه حوزههای کلان و خرد کشور لازم است؛ چه ادارهی امور نظامی، چه امور انتظامی، چه اقتصاد، چه فرهنگ، چه سیاست و چه علم و فناوری، چه صنعت و چه ادارهی امور عمومی کشور، همه و همه نیازمند مدیریت هستند؛ عالیترین نوع این مدیریت، در مدیریت و هماهنگی ادارهی کلان کشور متجلی میشود که باید در وجود یک رییسجمهور، ظهور داشته باشد.
2-3-2. جامعنگری مدیر و عدم برتری اهداف مدیریتی یک حوزه بر دیگری
در این مورد، مدیر یک کشور باید جامعنگر باشد. رشد کاریکاتوری یک حوزه و عقبافتادگی حوزهی دیگر، به معنای مدیریت مؤثر نیست. البته اینکه یک حوزه به عنوان محور قرار گیرد، خود، تدبیر مدیریتی متناسب با زمان و فشارهای محیط خارجی است؛ امروزه، این محور، اقتصاد و اقتصاد مقاومتی است. همانطور که رهبری معظم انقلاب در جمع نمایندگان محترم مجلس فرمودند «من روی اقتصاد مقاومتی تکیه ]تأکید[ میکنم[20]» و حتی آن را مصداق تقوای جامعه بر شمردند[21].
2-3-3. ضرورت انسجام و هماهنگی مدیریتی
دیگر اینکه ادارهی امور کشور هرچه به سمت سطوح بالا میرسد، از تنوع مدیریتی و کاری بیشتری برخوردار خواهد بود، لذا انسجام مدیریتی و هماهنگی بیشتر، لازم و ضروری است. همانطور که در درون یک حوزه، مثلاً فرهنگ، نباید بیانسجامی وجود داشته باشد، باید در تعامل فرهنگ و اقتصاد نیز، این انسجام حاصل گردد. نامگذاری سال 1393 از سوی رهبر معظم انقلاب با عنوان «اقتصاد و فرهنگ؛ با عزم ملی و مدیریت جهادی»، بیانگر تعاملات خردهسیستم فرهنگی و اقتصادی است.
2-3-4. چندبعدی بودن نظام تهدیدات منطقهای
امروزه شوکها و تنشهای راهبردی کشورهای متخاصم علیه ایران چند بعدی است. از یک سو، در درون یک حوزه، همچون فرهنگ، انواع شوکها و شبیخونها همچون حجاب، فضای مجازی و … وجود دارد و از سوی دیگر، تهدیدات کشورهای متخاصم علیه ایران بهطور همزمان، اقتصادی، فرهنگی، فناورانه و سیاسی خواهد بود؛ بنابراین، برای ادارهی بهتر کشور، لزوم تدبیر و آیندهنگری و همچنین بحرانشناسی از سوی رییسجمهور، ضروری است.
2-3-5. مدیریت در سطوح مختلف سیاسی کشور
مدیریت در سطوح مختلف، ساری و جاری است. به عبارت دیگر، مدیریت خرد فرهنگی که وظیفه یک نهاد فرهنگی کوچک در یک شهرستان است تا مدیریت کلان وزارتخانههاو نهادهایی و همچون صدا و سیما، شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. در اقتصاد هم همینطور، از یک کارگاه کوچک در یک شهرک صنعتی در یک شهر کوچک کشور و کارگاه اقتصادی را شامل میشود تا مدیریت کلان و سیاستهای کلان اقتصادی در وزارتخانه و بانک مرکزی و حتی بالاتر از آن سیاستهای کلی نظام در حوزه اقتصاد همچون سیاستهای اقتصاد مقاومتی را در برمیگیرد. آنچه كه از اين نوع مديريتها براي رييسجمهور مدنظر است، مديريت كلان و صبغه ملي و راهبردي آن است كه البته گستردهتر و متنوعتر نيز است.
2-3-6. توجه به زنجیره راهبرد تا سیاست
در این بخش باید زنجیره راهبرد تا سیاست را برای مدیریت کارآمد نظام بیان کرد. هر سیاست کلی نظام، برای اجرای قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از سوی رهبری با مشورت مجمع تشخیص مصلحت نظام، وضع میشود. این سیاست، خود را در قالب سیاستهای عمومی (سیاستهای قوه مجریه، قضاییه، فرهنگی، انتظامی و نظامی و مجلس و قانونگذاری) متجلي ميكند. سياستهاي عمومي اجرايي از سوی دولت به صورت آییننامه، تدوین شده و در ادارات و سازمانهای دولتی جریان مییابد و از سوی دیگر، دولت نقش خود را در قالب سیاستهای حمایتی، تسریعی و هدایتی در مورد بخش خصوصی ایفا میکند. آنچه كه به صورت اثربخش به اجراي اين سياستها در نهادهاي مختلف كمك ميكند، راهبردهاي نهادها و سازمانها در تحقق آن سياستهاي عمومي هستند. همواره براي اجراي مؤثر، زنجيرهاي از سياست تا راهبرد وجود خواهد داشت.
در اين بخش به طور مختصر ادبيات مربوط به شايستگي، شايستهسالاري و مفهوم مدير و مدبر و مديريت بررسي شد. با توجه به اينكه بخشي از ادبيات در مقايسه با يافتههاي پژوهش استفاده ميشود، تحليل تفصيلي ساير مباحث در جاي خود بيان خواهد شد.
-
روششناسي پژوهش
در اين پژوهش با رويكرد تفسيري[22] و روششناسي پژوهش كيفي عمومي[23] اقدام به گردآوري مصاحبههاي بيدرنگ[24] و مستندات منتشرشده در فضاي مجازي در توضيح و تشريح دو اصطلاح مدير و مدبر شد. با بررسي محتواي فضاي مجازي 9 مصاحبه منتشر شده و مستند شناسايي شدند. توصیف و تحلیل دادههای گردآوریشده در این پژوهش، بر اساس سؤالمحوری و با استفاده از روش تحليلمضمون[25] است. گیبسون و براون بر این باورند که یکی از روشهای مناسب برای مرتبط کردن سؤالات پژوهش به تحلیل، محور قرار دادن خود سؤالات است. بنابراین بر محور سؤالات، دادههای گردآوری شده، تحلیل و معيارها و شرايط مدير و مدبر براي شايستهگزيني نامزدها معرفي میشود (Gibson & Brown, 2009, p. 197). كرسول به پژوهشگران كيفي توصيه ميكند كه پيشينه پژوهش را در بخش پاياني براي مقايسه و مقابله با مضمونها و طبقهها استفاده كنند (كرسول، 2009، صص 57-58). در اين پژوهش نيز ادبيات مرتبط با مدير و مدبر با مضامين حاصل شده از مصاحبههاي برخط مقايسه شده است و توضيحات بر اساس آن تكميل شده است.
-
تحلیل یافتهها
براي انجام اين پژوهش، به 9 مصاحبه و مستند منتشر شده از حقوقدانان در فضاي مجازي مراجعه شد؛ جدول زیر فهرست مصاحبهها و مقالات منتشر شده در فضای مجازی را كه تحليل مضمون شدهاند، در این زمینه نشان میدهد:
جدول 2: مستندات تحليل شده براي شناخت مفهوم مدير و مدبر
مؤلف/ مصاحبهشونده | ناشر/برنامه |
عباسعلي كدخدايي (عضو حقوقدانان و سخنگوي شوراي نگهبان) | برنامه زنده تلويزيوني نگاه يك |
ولی رستمي، میثم موسیپور (ص 235) | فصلنامه حقوق دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران |
حسینعلی اميري (عضو حقوقدانان شوراي نگهبان) | نشريه حقوقي عدليه |
سیدبهزاد پورسید (عضو کمیسیون حقوقی قضایی سازمان بسیج مستضعفین) | شارا (شبکه روابط عمومی) |
رامرز عباسي- رضا اردکاني | خبرگزاری پیام سمنان |
عباس کعبی (عضو سابق شورای نگهبان) | بخش سیاسی خبرگزاری تسنیم |
محسن جمشیدی | خبرگزاری شمال نیوز (تحلیل بیانات مقام معظم رهبری) |
محمد یزدی (عضو فقهای شورای نگهبان) | سایت الف |
حسن سبحانی (عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران) | پایگاه شخصی و اطلاعرسانی حسن سبحانی |
دو مفهوم مدير و مدبر در اين مصاحبهها با رويكرد تحليل مضمون، بررسي و مضامين توصيفي و فراگير شناسايي شدند. در جدول زير، مضامين توصيفي، به صورت خلاصه بیان شده است:
جدول 3: شناسايي مضامين مرتبط با مدير و مدبر در مصاحبههاي حقوقدانان و متخصصان
گزارهها | مضمون توصيفي | مضمون جامع (فراگير) |
تدوین آییننامه برای بررسی صلاحیت نامزدها | تنظیم شرایط عینی قابل احراز
ارزیابی صلاحیت نامزدها |
اصول مدیریت |
طراحی سنجشهای ملموس برای مدیر و مدبر بودن | طراحی سنجه
ارزیابی صلاحیت نامزدها |
اصول مدیریت |
رجل مذهبی و اجتماعی بودن و تقوای اجتماعی نامزدها | معیارهای تشخیص صلاحیت | شایستگی مدیران |
طراحی سازوکار برای تشخیص توانایی مدیر و مدبر بودن نامزدها به جای نظرات شخصی اعضای شورا | فرایند تشخیص صلاحیت
ارزیابی صلاحیت نامزدها |
اصول مدیریت |
تنظیم شرایط عینی و قابل احراز | طراحی معیارهای تشخیص صلاحیت | اصول مدیریت |
برنامه محوری نامزدها | برنامهریزی
معیارهای تشخیص صلاحیت |
اصول مدیریت |
احراز قدرت تحلیل مسائل کلان کشور در بین نامزدها | مسألهشناسی
تصمیمگیری نوآوری و خلاقیت تفکر و تدبر خلاقانه تفکر و تدبر قضاوتی معیارهای تشخیص صلاحیت |
اصول مدیریت
|
لازمهی مسئولیتها، وظایف و اختیارات رییسجمهور، مدیر و مدبر بودن است؛ | معیارهای تشخیص صلاحیت | اصول مدیریت |
ضرورت مدیر و مدبر برای انجام مسئولیتها | مسئولیتپذیری
ضرورتهای لازم برای نامزد صالح |
نقشهای مدیریتی |
گستردگی اختیارات رییسجمهور | تفویض اختیار: اختیار، مسئولیتپذیری و پاسخگویی | اصول مدیریت |
وظایف کلان و گسترده برای رییسجمهور | مسئولیتپذیری
دانش تخصصی و فنی اختیار |
اصول مدیریت
نقشهای مدیریتی |
تحلیل مسائل پیچیده کشور | مسألهشناسی
تصمیمگیری مهارت مفهومی و ادراکی |
اصول مدیریت
قدرت تفکر و تدبر مهارتهای مدیریتی |
آگاهی به امور سیاسی | مدیریت سیاسی
سیاستگذاری |
اصول مدیریت |
شناخت عمیق مسائل خارجی و بین المللی | مسألهشناسی
تفکر راهبری مهارت مفهومی و ادراکی |
تدبر راهبردی
مهارتهای مدیریتی |
سنجش عملكرد مديران حسب ويژگيهاي شخصي در متن وضعيتهاي خاص؛ | سنجش عملکرد
عملکرد وضعیتی |
شایستگی مدیران |
سابقه فرد در گذشته (مدیریت و تدبير) | پیشینهی مدیریتی | شایستگی مدیران |
دارا بودن تجربه مدبرانه در كارهاي قبلي | پیشینهی مدیریتی | شایستگی مدیران |
مدبر به معنای صاحب تدبیر، پختهشده و جاافتاده است؛ | معیارهای تشخیص صلاحیت | اصول مدیریت |
مدیر به معنای گرداننده | معیارهای تشخیص صلاحیت | اصول مدیریت |
توانایی اداره تیم کاری | مهارت منابع انسانی
سازماندهی |
اصول مدیریت
مهارتهای مدیریتی |
توانایی اداره امور جمعی | سازماندهی | اصول مدیریت |
توانایی هماهنگی هیأت دولت با یکدیگر | هماهنگی درونی
سازماندهی |
اصول مدیریت |
توانایی هماهنگی هیأت دولت با سایر قوا | هماهنگی بیرونی
سازماندهی |
اصول مدیریت |
توانایی طراحی خطمشی | برنامهریزی
دانش فنی خطمشیگذاری |
اصول مدیریت
مهارتهای مدیریتی |
توانایی طراحی برنامه بر اساس خطمشی | برنامهریزی
دانش فنی خطمشیگذاری تفکر راهبردی |
اصول مدیریت
مهارتهای مدیریتی شایستگی مدیریت |
توانایی بهرهبرداری از عقل جمعی | مهارت منابع انسانی
سازماندهی |
اصول مدیریت
مهارتهای مدیریتی |
توانایی پژوهش در مسائل کلان | دانش فنی و تخصصی | شایستگی مدیریت |
توانایی مطالعه و تحقیق درباره موضوع | دانش فنی و تخصصی | شایستگی مدیریت |
توانایی گردانندگی | معیارهای تشخیص صلاحیت | اصول مدیریت
شایستگی مدیریت |
اهل تدبیر و دوراندیشی و جاافتادن و پخته بودن | معیارهای تشخیص صلاحیت
مهارت مفهومی و ادراکی |
تدبر راهبردی |
دارا بودن قدرت ادارهی کشور | شایستگی فنی و تخصصی | شایستگی مدیریت |
دوراندیشی و عاقبتنگری | معیارهای تشخیص صلاحیت
مهارت مفهومی و ادراکی |
مدیریت بحران
آینده نگری |
رویه در تأیید یا رد صلاحیتها:
· احراز شرایط عمومی از طریق قوانین عادی؛ · بررسی شرایط در قانون اساسی؛ · مطرح شدن نظرات در مورد نامزدها از سوی اعضا بهصورت مستدل و مستند؛ · کفایت مذاکرات؛ · رأیگیری و تصویب شدن در صورت موافقت حداقل هفت نفر؛ · اعلام به عنوان نظر نهایی شورای نگهبان |
ارزیابی صلاحیت نامزدها
فرایند تشخیص صلاحیت |
اصول مدیریت |
شرایط ریاستجمهوری، اثباتی است نه ثبوتی؛ یعنی باید وجود شرایط احراز شود، نه اینکه نامزد این شرایط را دارد، مگر اینکه خلافش ثابت شود؛ | ارزیابی صلاحیت نامزدها
فرایند تشخیص صلاحیت |
اصول مدیریت |
در نظر گرفتن سابقهی مدیریت به عنوان یک عامل اصلی | پیشینهی مدیریتی | شایستگی مدیریت |
در نظر گرفتن عامل شهرت به شرافت و لیاقت در قانون اساسی برخی کشورها | معیارهای تشخیص صلاحیت
شهرت عمومی |
اصول مدیریت |
تعیین و تعریف شرایط مقامات بالای هر کشور با توجه به ارزشهای دینی، اجتماعی و سیاسی خاص آن جامعه | معیارهای تشخیص صلاحیت | اصول مدیریت |
مدیر بودن رییسجمهور ناظر به توانایی مدیریت کلان کشور است و فراتر از اداره یک سازمان است؛ | معیارهای تشخیص صلاحیت | اصول مدیریت |
عدم وجود شرایط عینی قابل احراز در خصوص شرایط مدیران و کارگزاران کشور در قوانین و مقررات | لزوم تنظیم شرایط عینی قابل احراز
ارزیابی صلاحیت نامزدها |
اصول مدیریت |
عدم وجود ضابطه برای احراز توانایی مدیریت نامزدها از سوی شورای نگهبان | لزوم تنظیم شرایط عینی قابل احراز
ارزیابی صلاحیت نامزدها |
شايستگيها |
توانایی ادارهی یک تیم کاری به لحاظ موضوعی و تخصصی بهوسیلهی رییسجمهور، نه اینکه خود الزاماً در همه امور، مدیریت شخصی داشته باشد؛ | مهارت منابع انسانی
سازماندهی |
اصول مدیریت
مهارتهای مدیریتی |
اداره امور جمعی بهوسیلهی هیأت وزیران | سازماندهی | اصول مدیریت |
همکاری، تعامل و هماهنگی هیأت دولت برای امور اجرایی کشور با رییسجمهور | هماهنگی درونی
سازماندهی |
اصول مدیریت |
ساماندهی امور کشور از طریق ایجاد هماهنگی بین هیأت وزیران و از طریق سازوکارهای قانونی | هماهنگی درونی
سازماندهی |
اصول مدیریت |
تأکید بر لزوم تعیین برنامه و خطمشی دولت با همکاری وزیران | برنامهریزی
هماهنگی و سازماندهی |
اصول مدیریت |
ارزشگذاری بر عقل جمعی و مسئولیت جمعی وزیران در تعامل با رییسجمهور | مسئولیتپذیری
هماهنگی مدیریت ارتباطات مهارت انسانی |
اصول مدیریت
مهارتهای مدیریتی نقشهای مدیریت |
کاهش هزینههای ادارهی امور کشور با حداقل هزینه براساس برنامهریزی و تحقیق مبتنی بر مطالعهی همهجانبه موضوع | برنامهریزی
دانش فنی و تخصصی |
اصول مدیریت
شایستگی مدیریت |
قدرت و توانایی رییسجمهور در اداره و گرداندن مسئولیتهای سنگین | مسئولیتپذیری
سازماندهی و هماهنگی |
اصول مدیریت
نقشهای مدیریت |
لزوم مدیریت و تدبیر برای امور پیچیدهی کشور | معیارهای تشخیص صلاحیت | اصول مدیریت |
آگاهی به امور سیاسی و شناخت عمیق و دقیق مسائل خارجی و بینالمللی به عنوان مقدمهی مدیریت صحیح | مدیریت سیاسی
سیاستگذاری |
اصول مدیریت |
سنجش خصوصیات فردی اشخاص در متن وضعیتهای خاص به عنوان معیاری برای میزان کارایی و تدبیر آنها | سنجش عملکرد
عملکرد وضعیتی |
اصول مدیریت
مهارتهای مدیریتی |
برنامهمحور بودن، شرط مهم احراز مدیر بودن | برنامهریزی
معیارهای تشخیص صلاحیت |
اصول مدیریت |
دعوت به حضور نامزدها در هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات و بیان دیدگاههای خود | شایستگی فردی | شایستگی مدیریت |
انجام کارها با رعایت اصول اخلاقی صحیح از سوی مدیر خوب | مدیریت عملکرد اثربخش | اصول مدیریت |
لزوم باتدبیر و باحکمت بودن رییسجمهور | معیارهای تشخیص صلاحیت | اصول مدیریت
تدبر راهبردی |
تدبیر یعنی بابرنامه بودن، نگاه بلندمدت و همهجانبهداشتن، مشاهده یکارها با هندسهی صحیح و ورود به میدان عمل | برنامهریزی
تفکر راهبردی مهارت مفهومی و ادارکی هماهنگی و سازماندهی |
اصول مدیریت
مهارتهای مدیریت شایستگیهای مدیریت |
برنامهریزی در مواجهه با دشمن (عدم انفعال، حدس هوشمندانه نقشهی دشمن، عمل کردن جلوتر از آن) | برنامهریزی | محیطشناسی و دشمنشناسی
آیندهنگری |
عدم تفکر روزمره در حوزهی مسائل و تغییر سیاستهای اقتصادی | تفکر راهبردی
مدیریت تحول تغییر و تحول |
مسألهشناسی
شایستگیهای مدیریت اصول مدیریت مهارتهای مدیریتی |
آمادگی و احساس مسئولیت سهگانه در نامزدها:
· آمادگی برای نفسِ کار و عمل (عدم تنبلی، سهلانگاری و کار را به قضا و قدر سپردن)؛ · آمادگی و استعداد و تعهد برای انجام کار؛ · حفظ طهارت و تقوا (حفظ پاکیزگی، اجتناب از اختلاط با اهداف غیرمشروع و غیرمقبول و غیراخلاقی و لزوم تقوای اجتماعی) |
مدیریت استعداد
میریت عملکرد فردی شایستگی اخلاقی و معنوی |
شایستگی مدیران |
اهتمام به سند چشمانداز و برنامههای توسعه کشور | برنامهریزی
تفکر و ادراک راهبردی |
اصول مدیریت |
مبتنی بودن برنامهها بر سیاستها | هماهنگی درونی
برنامهریزی راهبردی |
اصول مدیریت |
هر مدیر مؤسسه و تشکیلات، لزوماً صلاحیت ریاستجمهوری را ندارد؛ | لزوم تنظیم شرایط عینی قابل احراز
معیارهای تشخیص صلاحیت |
اصول مدیریت |
مدیر یعنی کسی که در شرایط عادی بتواند متعلق ادارهاش را به تناسب حکم و موضوع اداره کند؛ هر مدیریتی یا متعلق تناسب دارد و هرچه متعلق وسیعتر شود، مفهوم مدیریت، متینتر و سنگینتر میشود؛ | معیارهای تشخیص صلاحیت | اصول مدیریت |
معنا کردن مدیر و مدبر با کمک حقوقدانان و تنظیم آییننامه داخلی شورای نگهبان | لزوم تنظیم شرایط عینی قابل احراز
معیارهای تشخیص صلاحیت |
اصول مدیریت |
مدبر غیر از اداره است. تدبیر یعنی فرد مدیر باید بعد از اداره، اندیشهی پیشگیری از بهوجود آمدن بحران را داشته باشد و اگر بحرانی ایجاد شد، قدرت و مدیریت حل آن را داشته باشد؛ | معیارهای تشخیص صلاحیت
|
مدیریت بحران
مسألهشناسی آیندهنگری |
مدیریت مربوط به شرایط عادی و کلی است، ولی تدبیر، زائد بر شرایط عادی، پیشگیری از بروز بحران و قدرت اداره در شرایط بحران است؛ | معیارهای تشخیص صلاحیت
|
مدیریت بحران
آیندهنگری |
اهمیت فوقالعاده شرایط «مدیر و مدبر» در اصل 115 قانون اساسی | معیارهای تشخیص صلاحیت | اصول مدیریت |
یکی از وظایف و مسئولیتهای کلیدی رییسجمهور که مستقیماً به عهده دارد؛ «مسئولیت امور برنامه و بودجه و امور اداری و استخدامی کشور» وفق اصل 126 قانون اساسی است. لذا مفهوم و مصداق «مدیر» یا «مدبر» بودن در این عرصه، خود را نشان میدهد. | برنامهریزی
برنامه و بودجه امور اداری و استخدامی منابع انسانی |
اصول مدیریت |
بر این اساس، قانون اساسی در اصل 52، وظیفه «تسلیم» بودجهی کل کشور به مجلس برای تصویب را به عهدهی دولت نهاده است. | برنامهریزی
برنامه و بودجه |
اصول مدیریت |
شورای نگهبان در احراز صلاحیت نامزدها در خصوص شرط مدیر و مدبر بودن، با این فرض که قرار است نامزد مورد نظر مسئولیت مستقیم «امور برنامه و بودجه» و «امور اداری و استخدامی کشور» را به عهده گیرد، باید سوابق او را در مسئولیتهای اداری و مالی، مورد مداقه قرار دهد. | برنامه و بودجه
امور اداری و استخدامی پیشینهی مدیریتی معیارهای تشخیص صلاحیت |
اصول مدیریت
شایستگی مدیریت |
بدونشک، هر یک از نامزدهای مطرح یک دوره مدیریت در یک نهاد دولتی را تجربه کردهاند که عمدتاً برخی در رأس یک دستگاه اجرایی بودهاند. نهادهای ناظر، مانند دیوان محاسبات، سازمان بازرسی کل کشور و نیز سازمان حسابرسی کل کشور میتوانند سوابق این مدیران در حسن و قبح تدبیر در مدیریت دستگاه را هم به لحاظ اداری و هم به لحاظ مالی به شورای نگهبان ارائه دهند تا فقها و حقوقدانان شورای نگهبان، براساس اینگونه گزارشات رسمی مراجع صالحه، در دادن نظریهی «احراز» مستند حرف بزنند. | پیشینهی مدیریتی
معیارهای تشخیص صلاحیت |
اصول مدیریت |
عدم اعتنا به شرط «مدیر» و «مدبر» بودن در احراز صلاحیت رؤسای جمهور باعث شد طی سه دههی گذشته، تمامی لوایح بودجه تقدیمی به مجلس با اشکالاتی چون نقض قانون اساسی و قوانین مربوط روبهرو شود؛ در مجلس، برای رفع این اشکالات آنقدر عناوین، ارقام و احکام موضوعات لایحه بودجه را تغییر میدادند که بودجه از صورت «لایحه» در میآمد و شکل «طرح» را به خود میگرفت. | معیارهای تشخیص صلاحیت | اصول مدیریت |
لزوم تدبير براي بودجه براي اينكه با كسري مواجه نشود؛ | برنامهریزی
برنامه و بودجه |
اصول مدیریت |
لزوم تدبير ریيسجمهور در برآورد هزينهها و پيشبيني درآمدها و صيانت از بيتالمال مسلمين | برنامهریزی
برنامه و بودجه |
اصول مدیریت |
ساماندهي ادارات براي حل و فصل مشكلات مردم | سازماندهی | اصول مدیریت
نقشهای مدیریت |
بنابراین بر اساس تحلیل مصاحبهها و مستندات منتشر شده، مضامین اصلی زیر احصا شدند که برای مدیر و مدبر بودن نامزدهای ریاست جمهوری تحلیل میشوند:
جدول 4: مضامین اصلی استخراجشده مرتبط با «مدیر» و «مدبر»
مضامین اصلی با مدیر بودن و مدیریت نامزدها | مضامین اصلی مدبر بودن و تدبیر نامزدها |
توانایی اجرای اصول مدیریتی | مسألهشناسی |
مهارتهای مدیریت | چشمانداز و آیندهنگری |
نقشها | ظرفیتشناسی و قابلیتشناسی در سطح ملی |
شایستگیها | محیطشناسی در سطح بینالمللی |
مضامین اصلی فوق و مضامین توصیفی زیرمجموعهی آنها با ادبیات پژوهش هم مقایسه شده و براي تنظيم يافتهها، ابتدا سؤال اول بهمنظور شناخت معيارها و شرايط مدير و سپس سؤال دوم براي شناخت معيارها و شرايط مدبر، بررسی میشود:
4-1. معيارها و شرايط مدير
با مطالعات انجام شده در اين حوزه براي شناخت معيارها و شرايط مدير عمدتاً ميتوان 4 حوزهی زير را تحليل و بررسي كرد:
4-1-1. توانايي اجراي اصول مديريتی
الف) برنامهريزي
در مديريت کلان کشور، برنامه و برنامهريزي يكي از اصولي است كه صحت آن بارها از سوي متخصصان تجربه شده است. لذا مهمترين ركن ادارهی يك نهاد، برنامهی آن است؛ لذا پاينده بودن آن به قوام و موفقيت مجموعهی کلان کشور، كمك خواهد كرد؛ اما در مورد جاويد ماندن تشكيلات دولت بايد گفت كه دولتها همواره به دنبال اين هستند كه چرخهی حيات خود را طولاني كنند؛ لذا برنامهريزي يكي از اصولي است كه اين مهم از طريق آن محقق ميشود (الوانی، 1389).
ب) تصميمگيري
تصمیمگیری جزء اصلی مدیریت است و در واقع، تصمیمگیری و مدیریت را میتوان مترادف دانست. تصمیمگیری، جوهر تمامی فعالیتهای مدیریت است و از اجزای جداییناپذیر مدیریت به شمار میآید و در هر وظیفهی مدیریت، به نحوی جلوهگر است. در تعیین خطمشیها، اهداف، طراحی نهادهای دولتی، انتخاب، ارزیابی و در تمامی افعال مدیریت، تصمیمگیری، رکنی اساسی به شمار میآید (رضاییان، 1381).
ج) سازماندهي
برای نیل به اهداف برنامهریزیشده، سازماندهی گامی ضروری است و به کمک این فعالیت است که هدف کلی و مأموریت اصلی یک دولت، در قالب هدفهای جزئیتر و وظایف واحدها، شکسته و تحقق آن میسر میشود. در سازماندهی، وظایف و اختیارات و مسئولیتهای پستها، مشخص و نحوهی هماهنگی و ارتباط بین آنها، معین میشود. سازماندهی، فعالیتی مستمر و مداوم است که مدیر در هر سطحی بهخصوص در سطح کلان جامعه، همواره با آن روبهرو است و منحصر به طراحی نهادهای دولتی در ابتدای آن نمیشود (الوانی، 1389).
د) رهبري
رهبری، فرایندی است که در ضمن آن، رییسجمهور میکوشد تا با ایجاد انگیزه و ارتباطی مؤثر، انجام سایر وظایف خود را در تحقق اهداف بالادستی نظام، تسهیل و زیرمجموعهی خودش را از روی میل و علاقه به انجام وظایفشان ترغیب کند. اهمیت هدایت و رهبری به حدی است که برخی صاحبنظران، موفقیت هر مدیر را در گرو توان وی در هدایت نیروی انسانی میدانند. رهبری در مفهوم کلان، به عنوان جزئی مجزا و مستقل از مدیریت مطرح نیست، بلکه یکی از وظایف عمده و اصلی آن به شمار میآید. مهمترین نکته در رهبری، جهت دادن و نفوذ بر افراد است. مدیر در نقش رهبر، کسی است که بتواند بر افراد تحت سرپرستی خود، نافذ و مؤثر باشد و به عبارت دیگر، زیرمجموعهی وی، نفوذ و قدرت او را بپذیرند. رهبري در هماهنگي بين مجموعهی دولت با ساير قوا و همچنين هماهنگي وزارتخانهها با يكديگر، بسيار مهم و كليدي است (الوانی، 1389).
ه) كنترل
کنترل، ابزار کار مدیران در ردههای مختلف از مراتب عالی تا ردههای سرپرستی است و لزوم آن در مراتب مختلف به سادگی احساس میشود. دولت بدون وجود یک سیستم مؤثر کنترل، در تحقق مأموریتهای خود، موفق نیست و نمیتواند از منابع خود، به درستی استفاده کند. شاید مهمترین مسائلی که وجود کنترل را ضروری میسازد، از یک طرف، آن باشد که پیشبینیها و برنامههای عملیاتی در دولت، همواره با درصدی از خطا همراه هستند و برای رفع این خطاها و اصلاح عملیات، کنترل، تنها راه چاره است. از طرف دیگر، محیط متغیر و دگرگون نهادها، دلیلی دیگر بر ضرورت کنترل است (الوانی، 1389).
4-1-2. مهارتهاي مديريت
عمدتاً سه مهارت براي هر مدير حياتي است. مهارت ادراكي، مهارت انساني و مهارت فني (مقیمی، 1394، ص 33):
الف) مهارتهاي ادراكي
مهارت ادراکی، شامل توانایی درک پیچیدگیهای کلی جامعه، توان تجزیه و تحلیل مسائل و قدرت تصمیمگیری، با در نظر گرفتن اهداف کلی نظام و جامعه است. اين مهارت براي مديريت در سطوح عالي از اهميت بالايي برخوردار است؛ چه براي مديريت بحران و چه براي راهبردشناسي و سياستگذاري در امور مختلف كشور.
ب) مهارتهاي انسانی
مهات انسانی، به توانایی کارکردن با دیگران مربوط است که شامل توان ارتباطی، درک نیازهای انگیزشی و بهکارگیری رهبری مؤثر است. مهارتي كه روزانه يك مديري عالي به آن نياز داشته و تمامي تصميمات خود را بر محور سرمايهی انساني دنبال خواهد كرد.
ج) مهارتهاي فني
مهارت فنی، عبارت است از توانایی بهکارگیری دانش، روشها، فنون و تجهیزات مورد نیاز برای انجام یک وظیفهی تخصصی که از طریق تجربه، آموزش و کارآموزی بهدست میآید. شايد اين مهارت در خود نامزد رياستجمهوري كمتر لازم باشد و به اصطلاح، رييسجمهور، مدير كليدان باشد، اما بازوهاي وي بايد از مهارت فني كافي براي ادارهی امور تخصصي برخوردار باشند.
4-1-3. نقشها
هنريمينتزبرگ در تحقيقات خود، 10 نقش را براي مديران بر ميشمارد كه به سه دستهی نقشهاي ميانفردي، اطلاعاتي و تصميمگيري تقسيم ميشوند (مقیمی، 1394، صص 30-32):
الف) نقشهای میانفردی
این نقشها مستقیماً از اختیار رسمی مدیر نشأت میگیرند و دربرگیرندهی روابط میانفردی وي هستند:
-
نقش تشریفاتی
هر مدیر، لازم است آداب و رسوم آیینی و تشریفاتی را بجا آورد. اين نقش، در سفرهاي نمايندگان مختلف كشورها به ايران و همچنين سفر نمايندگان ما به ساير كشورها ضروري است؛
-
نقش رهبر
مدیران، مسئول کار افراد خودشان هستند؛ بنابراين بايد به نحو مطلوب، زيردستان خود را مديريت كنند. در كشور ما هم مرتباً، خطا يا اثربخشي يك مدير را به رييسجمهور نسبت ميدهند.
-
نقش رابط
مدیران صرفنظر از سلسلهمراتب عمودی، با افراد دیگر تماس برقرار میکنند. مدیران بیشتر زمان خود را به همکاران و زیردستان و سایر افراد بیرونی، اختصاص میدهند.
ب) نقشهای اطلاعاتی
پردازش اطلاعات یکی از بخشهای کلیدی شغل مدیران است. بر اثر تماسهای میانفردی مدیر با افراد زیرمجموعهی خود، همکاران، مدیران همتراز خود در سطوح دیگر و سایر افراد، مدیر، تبدیل به یک شاهراه اصلی در مجموعهی مدیریتی میشود.
-
نقش پایشکننده
مدیران در راستای کسب اطلاعات، در حال جستوجو در محیط هستند؛ بخش مفید اطلاعات از این نقش مدیر استخراج میگردد و به طور مستمر مطالب جدید را رصد میکند. در شرايط بحران و شناخت تحركات دشمن، اين نقش، مفيد و كاربردي است.
-
نقش اشاعهدهنده
مدیر در این نقش، برخی از اطلاعاتی را که در اختیار دارد، به زیرمجموعهی خود و جامعه منتقل ميكند.
-
نقش سخنگو
مدیر، برخی از اطلاعات را در اختيار افراد جامعه که بر مجموعهی مدیریتی وی تأثیرگذار هستند، قرار ميدهد.
ج) نقشهای تصمیمگیری
اطلاعات به عنوان ورودی اصلی در فرایند تصمیمگیری نقش ایفا میکند و مدیران به عنوان محور، تصمیمهایی را اخذ میکنند که استراتژی را تعیین میکند.
-
نقش کارآفرین
مدیر در نقش کارآفرین، بهدنبال بهبود عملکرد و انطباق مجموعهی مدیریتی با شرایط متغیر محیطی است.
-
نقش مهارکننده آشوب
در حالی که نقش کارآفرین، مدیر را به عنوان آغازگر داوطلبانهی تغییر توصیف میکند؛ نقش مهارکنندهی آشوب، مدیر را به عنوان کسی که بهصورت داوطلبانه به فشارها واکنش نشان میدهد، به تصویر میکشد.
-
نقش تخصیصدهنده منابع
مدیر، مسئول تصمیمگیری در این خصوص است که چهکسی، چهچیزی را دریافت کند و با طراحی ساختار که نشاندهندهی الگوی روابط رسمی است، تعیین میکند که کارها چگونه باید تقسیم و هماهنگ شوند. اين نقش در تخصيص بودجهی كلان كشور، پر رنگتر است.
-
نقش مذاکرهکننده
مذاکره با دیگران، بخش جداییناپذیر مدیریت است و مدیران زمان قابل ملاحظهای را باید صرف آن کنند. اين نقش در روابط خارجي و ديپلماسي بينالمللي، كاملاً مفيد و كارساز است.
4-1-4. شايستگيها
شایستگیهای مدیریت، خوشهای از دانش، مهارتها و نگرشهای مرتبط با عملکرد مدیریتی اثربخش است. با توجه به مطالعات صاحبنظران مختلف، مجموعهی شایستگیهای مدیران، در قالب شش خوشهی اصلی تقسیمبندی ميشوند (مقیمی، 1394، صص 34-36):
الف) شایستگی های هوششناختی
شامل تفکر سیستمی (دیدن موقعیتها به عنوان رویدادهای علّی و پی بردن به جریان اطلاعات، تعامل افراد و تولید محصولات و خدمات در درون یک سازمان و یا یک جامعه) و تشخیص الگو (دیدن مضامین، موضوعات یا الگوها در رخدادهای به ظاهر تصادفی).
ب) شایستگیهای هوش عاطفی یا خودآگاهی عاطفی
شامل شناختن احساسات افراد بهوسیلهی خودشان و تشخیص اثرات آنها.
ج) شایستگیهای خودمدیریتی
شامل خودکنترلی عاطفی (زیستن با عواطف مزاحم و مختلکننده و میل به بهرهمندی از دیگران)، انطباقپذیری (انعطافپذیری در انطباق با موقعیتهای در حال تغییر و کنترل شرایط ابهامآلود)، موفقیتگرایی (تحریک برای بهبود عملکرد جهت دستیابی به استانداردهای نهایی سرآمدی) و نقطهنظر مثبت (داشتن دیدگاه و نقطهنظر مثبت دربارهی افراد، رویدادها و آینده).
د) شایستگیهای هوش اجتماعی
توانایی درک حالات درونی، انگیزهها و رفتارهای خود و دیگران به منظور بهینهسازی اقدامات با توجه به اطلاعات حاصلشده.
ه) شایستگیهای آگاهی اجتماعی
شامل همدلی (درک کردن عواطف و احساسات و دیدگاههای دیگران و فعال نمودن علایق در آنها) و آگاهی سازمانی (تفسیر وضع جاری، شبکههای تصمیمات و سیاستها در سطح سازمان).
و) شایستگیهای مدیریت روابط
شامل رهبری الهامبخش (هدایتکردن و برانگیختن افراد با بینش جذاب و گیرا)، نفوذ (استفاده از طیفی از تاکتیکها برای متقاعدسازی دیگران)، مربیگری و مرشدی (ایجاد تواناییها در دیگران از طریق بازخور و هدایت)، مدیریت تضاد (حل مسائل و مشکلاتی که در اثر عدم توافقات مخرب ایجاد شده است) و کار تیمی (همکاری و تیمسازی).
4-2. معيارها و شرايط مدبر
4-2-1. توان شناخت مسائل استراتژیک و کلان و انعکاس آنها در برنامه (مسألهشناسی)
مسألهشناسي و تحليل مسائل كلان استراتژيك كشور يكي از مهمترين اركان ادارهی دولت است. علاوه بر مسألهشناسي، ضرورت اولويتبندي آنها و تخصيص بودجه براي حل نيز، ضروري است.
4-2-2. چشمانداز و آیندهنگری
در مديريت كشور، بايد همسویی همهی حوزههای کشور برای تحقق چشمانداز بیستسالهی کشور در اولويت باشد و نحوه هدفگذاری کلان برای تحقق چشمانداز و حفظ ارزشها و اهداف بنیادین انقلاب اسلامی مشخص باشد. طبيعي است كه بر اساس آن هدفها، بايد برنامههاي مختلف را ارائه و راه را براي تحقق چشمانداز باز كنند.
4-2-3. ظرفیتشناسی و قابلیتشناسی در سطح ملی
در حوزهی ظرفیتشناسی و قابلیتشناسی، متخصصان مدیریت راهبردی دهها کتاب و هزاران مقاله منتشر کردهاند، بنابراین برنامهای که بر اساس آمایش سرزمین توانسته باشد به ظرفیتهای مختلف کشور در حوزههای مختلف اقتصادی، علمی، فرهنگی و … اشاره کند، ميتواند به عنوان يك برنامهی مدبرانه براي ادارهی امور كشور تلقي شود. امروزه، برنامهريزي مبتني بر قابليت، در بیشتر وزارتخانهها در كشورهاي مختلف اجرايي ميشود و ضرورت توجه به آن، بر اساس ظرفيتهاي بومي، لازم است. برخي از اين ظرفيتهاي كشور كه ضرورت شناخت و توجه به آنها وجود دارد عبارت است از: جایگاه فضای مجازی در توسعهی فرهنگ و اقتصاد كشور، شناخت صنايع نوين و آيندهساز، تعامل كسبوكارها و دولت، تعامل اثربخش قوا با يكديگر و بيان كاستيهاي قانوني كشور و ارائهی لوايح پيشنهادي، طراحي سناریوهای مشخص برای مبارزه با فساد و فقر و رکود، طراحي سناریوهای مشخص برای تعیین وضعیت و همنیروزایی بین وزارتخانهها ، شناخت عالمانه تفکر استراتژیک در امور کشور و توان اجرای سیاستها و راهبردها و تعیین موضع مشخص در مورد امنیت ملی.
4-2-4. محیط شناسی در سطح بین المللی
شناخت محیط بینالملل صرفاً برای روابط بینالملل در حوزهی سیاسی تحلیل نمیشود، بلکه باید به محیط بینالمللِ فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و فناوری در برنامه، به دقت اشاره شده و راهکارهای مشخص برای مبارزه با تهدیدات و بهرهبرداری از فرصتها مشخص گردد. شناخت محیط متخاصم و دشمنان نظام و سناریوهای مشخص در برابر ایالات متحده آمریکا، رژیم صهیونیستی، آل سعود و داعش و تخمین سناریوهای آنان و ارائهی راهکار مناسب، توان شناخت تلاطمهای محیطی و جهانی و پاسخ وقع و شجاعانه به آنها، حداقل عواملي هستند كه در محيطشناسي بینالمللی، بايد به آنها توجه كرد.
-
نتیجه گیری
تحليل و تفسير مدير و مدبر در اصل 115 قانون اساسي نيازمند زمان و پژوهشهاي عميق و گسترده است، اما در اين مقاله برای تشخیص مدیر و مدبر بودن كه عمدتاً در شورای نگهبان بر اساس نظرات شخصی افراد تصمیمگیری میشده است، معيارهايي همچون اجرای اصول مديريتي، نقشها، مهارتها و شايستگيها در ارتباط با مدیر و معیارهایی همچون مسألهشناسی، چشمانداز و آیندهنگری، ظرفیتشناسی و قابلیتشناسی در سطح ملی و محیطشناسی در سطح بینالمللی در ارتباط با مدبر تحليل شده است. البته باید گفت که صرفاً برنامه نمیتواند معیار مدیر و مدبر بودن یک نامزد باشد. بر اساس مطالعات صورتگرفته، جدول زير شايد بتواند در كنار شهود و كفايت مذاكرات و همچنين ساير موارد، معيارها و شرايط نامزدها را براي شايستهگزيني بر اساس اصل 115 قانون اساسي واضحتر كند. پژوهشگران بر اين باورند كه جدول زير، نياز به پژوهش بيشتر و جديتری در ارتباط با تعيين صلاحيت يك نامزد رياستجمهوري دارد، ولي ميتوان گفت كه سنجش موارد موجود در جدول مذکور، بينش خوبي براي ارزيابي خواهد داد و حتي معياري براي گزينش مردم هم خواهد بود.
جدول5: امتيازبندي معيارها و شرايط مدير و مدبر براي نامزدهاي رياستجمهوري
مدير و مدبر | شرايط و معيارها | نامزد اول
(امتياز از 1 تا 10) |
نامزد دوم
(امتياز از 1 تا 10) |
نامزد سوم
(امتياز از 1 تا 10) |
|
مدير | توانايي به كارگيري اصول مديريتي | توانايي برنامهريزي | |||
توانايي تصميمگيري | |||||
توانايي سازماندهي | |||||
توانايي رهبري | |||||
توانايي كنترل | |||||
توانايي بهكارگيري نقشها | نقشهاي ميانفردي | ||||
نقشهاي اطلاعاتي | |||||
نقشهاي تصميمگيري | |||||
شايستگيها | شايستگيهای هوششناختی | ||||
شايستگيهای
هوش عاطفی |
|||||
شايستگيهای خودمدیریتی | |||||
شايستگيهای
هوش اجتماعی |
|||||
شايستگيهای
آگاهی اجتماعی |
|||||
شايستگيهای
مدیریت روابط |
|||||
دارا بودن مهارتها | مهارتهاي ادراكي | ||||
مهارتهاي منابع انساني | |||||
مهارتهاي فني | |||||
مدبر | توانايي شناخت مسائل استراتژيك و كلان | ||||
توانايي حركت در مسير چشمانداز كشور و آيندهنگري | |||||
توانايي شناخت ظرفيتها و قابليتهاي ملي و بهرهبرداري بهينه از آنها | |||||
محيطشناسي در سطح بينالمللي بهويژه محيط متخاصم | |||||
جمع امتيازات |
-
فهرست منابع
- قرآن كريم.
- قرآن کریم، ترجمهی پیکتال به زبان انگليسي.
- ابلاغ سياستهاي كلي انتخابات در تاریخ 24/07/1395، مشاهده در آدرس: http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=34642.
- الوانی، سید مهدی (1389). مدیریت عمومی، تهران، نشر نی.
- امیری، حسینعلی، مصاحبهی هفتهنامهی حقوق همشهری، 1 مرداد 1392، دریافت از طریق: http://adlpub.com
- آل حبیب، سکینه (1390). تفسیر و مفاهیم: بازشناسی مفهوم تدبر در قرآن، فصلنامه بینات، شماره 71، صص 6-18.
- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با رییس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی (16/03/1395).
- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران (02/04/1394).
- پورسید، سیدبهزاد، بازخوانی اصل ۱۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، 30 فروردین 1392، دریافت از طریق: http://www.ghatreh.com/news/nn13720923.
- ترجمهی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دريافت از طریق سايت مجلس شوراي اسلامي.
- جمشیدی، محسن، تحلیل بیانات مقام معظم رهبری، دریافت از طریق: http://www.shomalnews.com.
- حقشناس، علیمحمد؛ سامعی، حسین و انتخابی، نرگس (1382). فرهنگ معاصر هزاره، تهران، نشر فرهنگ معاصر.
- رستمی، ولی؛ موسیپور، میثم (1390). تحلیل حقوقی اصل 115 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در خصوص شرایط رییسجمهور، فصلنامه حقوق، صص 225-240.
- رضاییان، علی (1381). سیستمهای اطلاعاتی مدیریت، تهران، انتشارات سمت.
- رضاییان، علی (1386). مبانی سازمان و مدیریت، تهران، انتشارات سمت.
- رهبری، حسن (1386). بازکاوی تدبر در قرآن. فصلنامه پژوهشهای قرآنی، دوره 13، شماره 49-50، صص 260-297.
- سایت اطلاعرسانی شورای نگهبان به آدرس: http://www.shora-gc.ir.
- سبحانی، حسن، رییسجمهور مدیر و مدبر کیست؟، دریافت از طریق پایگاه شخصی و اطلاعرسانی حسن سبحانی به آدرس http://hasansobhani.ir.
- طيبنيا، محمدصالح، نشست مباحث نوين امر خير در ايران، 28 شهريورماه 1395، دانشكده ادبيات دانشگاه تهران، دريافت از طريق: http://kahlek.ir/index.php/post247098.
- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دريافت از طریق سايت مجلس شوراي اسلامي.
- قربانپناه، جاوید (1378). نظام شایستهسالار.
- کدخدایی، عباس، مصاحبه در برنامه زنده تلویزیونی نگاه یک در ارتباط با احراز صلاحیت نامزدهای ریاستجمهوری.
- کرسول، جان. دبلیو (2009). طرح پژوهش (رویکردهای کمی، کیفی و شیوه ترکیبی)، ترجمه دکتر حسن داناییفرد و دکتر علی صالحی، تهران، مؤسسه کتاب مهربان نشر.
- کعبی، عباس، مصاحبه با بخش سیاسی خبرگزاری تسنیم، دریافت از طریق: https://www.tasnimnews.com.
- مقیمی، سیدمحمد (1394). مبانی سازمان و مدیریت، تهران، انتشارات راهدان.
- مکارم شیرازی، ناصر و دیگران (1373). تفسیر نمونه، قم، دارالکتب الاسلامیه.
- ورعی، سیدجواد (1386). مبانی و مستندات قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، قم، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری.
- یزدی، محمد، مصاحبه در مورد بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری، دریافت از طریق: http://alef.ir.
- Draganidis Fotis and Gregoris Mentzas (2006); Competency based management: a review of systems and approaches, Information Management & Computer Security. Vol. 14, No. 1, pp. 51-64.
- Gibson, W. J., & Brown, A. (2009). Working with qualitative data. London, Thousand Oaks, Calif.: SAGE.
- Moore D. and Meia-I Cheng and Andrew R. Dainty (2002); Competence, Competency and Competencies: performance Assessment in organizations, work study. Vol. 51, No. 6, pp. 314-319.
- Painter, M., & Pierre, J. (2005). Unpacking Policy Capacity: Issues and Thems. In M. Painter & J. Pierre (Eds ,(Challenges to state policy capacity: Global trends and comparative perspectives) pp.1-18). Houndmills Basingstoke Hampshire, New York: Palgrave Macmillan.
- Painter, Martin; Pierre, Jon (2005): Unpacking Policy Capacity: Issues and Themes. In Martin Painter, Jon Pierre (Eds.): Challenges to State Policy Capacity: Global Trends and Comparative Perspectives. London: Palgrave Macmillan UK, pp. 1–18.
- Stoof A. and Rob L. Martens and Jeroen J. G. Van Merrinboer and Theo J. Bastiaens (2002); The Boundary Approach of Competence: A Constructivist Aid for Understanding and Using the Concept of Competence, Human Resource Development Review, Vol. 1, No. 3 September, pp. 345-365.
- عضو هیئتعلمی دانشگاه امام صادق علیهالسلام (نویسنده مسئول)؛
- دانشجوی کارشناسیارشد معارف اسلامی و مدیریت دولتی و سیاستگذاری عمومی دانشگاه امام صادق علیهالسلام.
- قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران (اصل 115)
- ابلاغ سياستهاي كلي انتخابات مورخ 24/07/1395 http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=34642
- Policy
- Strategy
- Strategist
- Policy-Maker
- http://www.shora-gc.ir
- دليل مراجعه به متن انگليسي قانون اين است كه معادل لاتين مدير و مدبر شناسايي و بر اساس آن در ادبيات مديريت متعارف در فضاي مجازي جستجو شود. البته براي جستوجوي واژگان بيشتر به آيات مرتبط با تدبر در ترجمه انگليسي قرآن هم مراجعه شد.
- براي مطالعه بيشتر رجوع شود به پینتر و دیگران، 2005، صص 18-1.
- http://www.gobanimonews.com/obama-ponder-strategy-islamic-state/
- http://www.washingtontimes.com/news/2015/sep/21/advocates-of-boston-north-south-rail-link-ponder-s/
http://ieeexplore.ieee.org/document/1317639/?reload=true
http://www.doc.ic.ac.uk/~mss/Papers/Ponder-Policy01V5.pdf
- https://www.reddit.com/r/politics/comments/99czt/political_ponderer/
- با بررسيهاي انجام شده از نشر اخبار مرتبط در خبرگزاريها در فضاي مجازي، نشر مطالب مربوط به اين شرايط از چندماه قبل از انتخابات شروع شده و با احراز يا عدم احراز صلاحيتها فروكش ميكند.
- Ability
- Thinking
- قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ (سوره يوسف، آيه 55)
- أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ (سوره انشراح، آيه 1) و قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي * وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي (سوره طه، آیات 25-26)
- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی (16/03/1395)
- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان نظام (02/04/1394)
- interprative approach
- General qualitative research
- online interviews
- Thematic analysis
دیدگاهتان را بنویسید