مدیریت راهبردی با تأکید بر جهاد اقتصادی: پیشگفتار نویسنده
ما جهاد اقتصادى را یک ضرورت براى کشور میدانیم، نه صرفاً یک اولویّت؛ یک نیاز قطعى است. مقام معظم رهبری (06/06/1390)
حمد و سپاس بیکران، سزاوار خدایی است که مالک حقیقی هفت آسمان و زمین و آنچه در آنها و بین آنها است و مالک عرش عظیم است؛ و جمع انسانهای اعصار تاریخ، نعمتهای بیپایانش را نتوانند شمرد؛ و تمامی عالمیان نتوانند سپاس وی را آن طور که شایسته ذات ربوبیّت اوست به جای آورند. سجده بر درگاه خدایی مینهیم که اندیشه را آفرید تا شاید قطرههای اقیانوس بیانتهای عظمتش را بشناسیم و با بررسی آیات و نشانههایش، درس خلقتشناسی بگیریم؛ و زبان را آفرید تا آنچه در اندیشهها است به همنوعان خود هدیه کنیم و در برابر عظمت درگاهش تواضع کنیم. سپاس خدایی را که نعمت ولایت نبوی و علوی را -که همانا بالاترین نعمت است- به ما ارزانی کرد تا در کنار کتاب نورانیاش، در شب تاریک و ظلمانی دنیای پیچیده و پرتلاطم امروز، چون خورشید نورافشانی کنند و جویندگان راه خود را به سر منزل سعادت برسانند؛ و در برابر عظمت ذات مقدسش خضوع میکنیم که ما را از نسل انقلاب قرار داد و نعمت ولایت فقیه را به ما ارزانی داشت تا در پیچوخمهای دنیای گذران مادّی، راهنمایی برای دستیابی به ذخیرههای عظیم اخروی داشته باشیم و در سایه چتر فراسیاستها و رهنمودهای وی، آسوده سفر کنیم؛ و اما سِیری داشته باشیم در آنچه او خود به ما ارزانی میکند:
توسعه و اجرای راهبردهای سازمانی، صنعتی، کلانمنطقهای، سیاستی، ملّی و بینالمللی جهاد اقتصادی در کوتاه مدّت، میانمدّت و بلندمدّت، نیازمند توجّه به نظام حکمرانی ملّی کشور است. در این نظام چهار سطح نظام ولائی متولّی ابلاغ و تدوین راهبردهای فراسیاستی و سیاستهای کلان و کلّی، سطح دولت (به معنای سه قوّه)، متولّی راهبردهای سیاستهای عمومی، و بخش خصوصی، دولتی و غیرانتفاعی، که متولّی تدوین، اجرا و کنترل اثربخش راهبردهای بخش خصوصی، دولتی و عمومی است.
توجّه شبکهای و یکپارچه به این سطوح، زنجیره ارزش سازمانی و زنجیره ارزش صنعتی و سپس زنجیره ارزش کلانمنطقههای نهگانه و زنجیره ارزش ملّی جهاد اقتصادی را شکل میدهند و فعّالیّتهای جهادی در عرصه بینالمللی، فراملیّتی، جهانی و چندملّیّتی را برای بنگاههای خرد و کلان اقتصادی کشور فراهم میکنند.
توجّه همهجانبه به نظام حکمرانی ملّی، تحقّق اهداف کلان چشمانداز بیستساله و دهه پیشرفت و عدالت را میسّر میکند. ولایت پذیری لایههای بعدی این نظام، راه را برای دستیابی به اهداف هموارتر میکند و توسعه راهبردهای سیاستی در قوای حکومتی، حلقه اتّصال بین سیاستهای عمومی را با اجرای اثربخش و موفقیتآمیز راهبردهای بخشهای سهگانه برقرار میکند.
توسعه و اجرای راهبردهای ملّی و بینالمللی در تحقّق اهداف کلان جهاد اقتصادی مستلزم توجّه به سه حوزه تحلیل راهبردی است: محیطشناسی ملّی و بینالمللی، شناخت منابع، قابلیّتها و شایستگیهای ملّی و بینالمللی و شناخت جایگاه جهاد اقتصادی در چشمانداز راهبردی و بیست ساله نظام و فراسیاست دهه پیشرفت و عدالت که خود در جهت چشمانداز است.
توسعه و اجرای راهبردها نیز از سطح راهبردهای فردی در یک جامعه یا سازمان شروع شده تا به راهبردهای سازمانی، راهبردهای شبکهای و راهبردهای سیاستی و بینالمللی ختم میشود و شبکهای نظاممند را از راهبردهای جهاد اقتصادی به وجود میآورد.
بحث درباره هر یک از سطوح فوق نیازمند کتابهای قطور و تحقیقات کیفی و کمّی و ترکیبی گستردهای است. از سویی، تألیف مجموعه چند جلدی، در حوزه سیاستهای کلان جهاد اقتصادی که محور آن متمرکز برنامههای توسعه، سند چشمانداز، دهه پیشرفت و عدالت، و سایر سیاستهای کلان ابلاغ شده از سوی مقام معظم رهبری است، و از سوی دیگر، تألیف کتابهایی در زمینه سیاستهای عمومی جهاد اقتصادی است که عمدتاً سیاستهای تقنینی، سیاستهای اجرایی، سیاستهای قضایی و سیاستهای فرهنگی، نظامی و انتظامی جهاد اقتصادی را در بر میگیرند، ضروری است و سرانجام تألیف کتابهای مختلف در حوزه توسعه و اجرای راهبردهای جهاد اقتصادی اعمّ از راهبردهای سازمانی، صنعتی، کلانمنطقهای، ملّی و بینالمللی، حداقل پاسخی است که جامعه دانشگاهی میتواند در برابر این مسئله عظیم و با فوریت ملّی داشته باشد.
کتابی که پیش روی شماست حاصل بیش از 8 سال دقّت و مطالعه مؤلّف در منابع مختلف مدیریّت راهبردی است. به طوری که تجربیّات حاصل از چهار سال تدریس در دورههای کارشناسی ارشد و کارشناسی دانشگاه امام صادق علیهالسلام و دانشگاه تخصصّی علوم اقتصادی، و طراحی پایگاه اطّلاعاتی جامع از کتابها و مقالات این حوزه و انجام چندین پروژه برنامهریزی راهبردی ظرف کلّی و مضامین بنیادی آن را شکل داد و مرتباً با ایدهها، پیشنهادها، و انتقادهای به موقع استادان، دانشجویان و همکاران، تجدید نظر میشد. در این چند ماه که اقدام به تألیف این کتاب کردم بیشتر تمرکز بر محتوای جهاد اقتصادی در حوزههای مختلف بینالمللی، ملّی، صنعتی، سازمانی و فردی است به طوری که منابع انتشاریافته در این زمینه که عمدتاً از طریق وب قابل دسترسی بودند، مبنای پژوهش قرار گرفت.
برای شناخت دانش نظری، مرزهای دانش مدیریّت راهبردی، سیر تکامل نظریّهها، فنون و ابزارهای نوین راهبرد بررسی و از الگوها، نظریّهها، و فنون کاربردی آنها در این کتاب استفاده شد. که در بخش منابع بیشتر در ضمیمه اوّل به مهمترین مآخذ آنها اشاره شده است.
برخی از این کتابها در کتابخانهها موجود نبودند لذا به وبسایتهایی همچون google.books.com و Amazon.comو پایگاههای اطّلاعاتی تمام متن کتابها یا اینترنت مراجعه شد و متناسب با نیاز تألیف این کتاب مورد مطالعه و بهرهبرداری قرار گرفت و همچنین پاورپوینتهای زیادی از این کتابها که چارچوب کلّی را طراحی کنند بررسی شد.
بررسیهای پیوسته مؤلّف در منابع غنیّ مدیریّت راهبردی همچون مجلّات برتر این حوزه، دروس دانشگاهی، کتابهای مختلف چاپ شده و پایاننامهها نشان داد که حداقل رشد و توسعه در این حوزه اوّل، به دلیل رشد نظری است بدین ترتیب که مبانی فلسفی، علم و فنّ مدیریّت راهبردی روزبهروز در دانشگاهها توسعه مییابد. دوّم، پژوهشهای مدیریّت راهبردی مبتنی بر روششناسی است که علاوه بر کاربرد راهبردهای پژوهش کمّی، توجّهای ویژه هم به کاربرد راهبردهای پژوهش کیفی و ترکیبی شده است. سوّم، حلقهای ناگسستنی بین صنعت، دولت و دانشگاه برقرار است-البتّه باید در کشور ما به منظور جستجوی بنیادهای علوم انسانی در قرآن و علوم بومیِ اسلامی-ایرانی حوزههای علمیّه را بدان اضافه کرد به عبارت دیگر مطالعات موردی و مسائل صنعت به دانشگاه عرضه میشوند و دانشگاهها نسبت به حلّ آنها اقدام میکنند و از طرف دیگر اندیشهمندان دانشگاهی با حضور در صنعت و بخشهای دولتی نظریّههای مدیریّت راهبردی را گسترش میدهند و آنها را آزمون میکنند.
برخی از خوانندگان و پژوهشگران ارجمند، چون تفاوت راهبرد و سیاست از دوگانههای مورد بحث مدیریّت است، ممکن است به مطالب این کتاب، که هم از دانش سیاستهای عمومی و هم از دانش راهبردها بهره برده، نقد وارد کنند. البته شباهتها و تفاوتهایی بین این دو مفهوم، در پیشینه مدیریّت وجود دارد.
متأسفانه یا خوشبختانه مؤلّف دوره کارشناسی ارشد خود را با تأکید بر مطالعات حوزه مدیریّت راهبردی به پایان برده است و در دوره دکتری به دلیل مقتضای رشته و گرایش تحصیلی بر حوزه سیاستگذاری عمومی تأکید کرد. واقعیت این است که در این دو حوزه همپوشانیهای زیادی قابل مشاهده است. مثلاً در پژوهشهای خود دریافتم که بین مفهوم قابلیّتها در مدیریّت راهبردی با ظرفیّت سیاستها در سیاستگذاری تشابه زیادی است. البتّه هر چند با عینکهای مختلف این دو حوزه دیده میشوند. از محیط راهبردی میتوان برای تحلیل محیط سیاست الهام گرفت. مطالعات مربوط به ادغام و همسویی راهبردی به مطالعات همسویی و یکپارچگی سیاستها نزدیک است. شبکه سیاستها با شبکه راهبردها در منطق تحلیل، نوعی همپوشانی دارند. انواع سیاستها با انواع راهبردها قابل تطبیق هستند. خلاصه اینکه این دو حوزه دل میدهند و قلوه میگیرند!. در سطح ملّی هم راهبردها و هم سیاستها به وفور کاربرد دارند. به عنوان مثال در دولت نهم راهبردهای اقتصادی، کلان، آموزشی و .. تدوین شده است.
دو کمان راهبرد و سیاست در آنجایی به هم نزدیک و نزدیکتر میشوند که راهبردهای بزرگ یا کلان، به خصوص در حوزه علوم سیاسی و نظامی، در سطح ملّی وضع میشوند. چرخه سیاست شباهت زیادی به فرایند راهبرد دارد. متخصّصان راهبرد از تدریجگرایی منطقی و گسسته به عنوان الگوی یادگیری راهبردی نام میبرند و متخصّصان سیاستگذاری آن را به تفصیل در الگوهای تصمیمگیری در مدیریّت دولتی عمیقاً کالبد شکافی میکنند.
البتّه برخی از متخصّصان بر این باورند که مدیریّت راهبردی در بخش خصوصی همان سیاستگذاری در بخش دولتی است، که محقّق با گمان به این ادعا مینگرد. چرا که کتابهای زیادی کاربرد مدیریّت راهبردی را در حوزه دولتی و غیر انتفاعی تعریف کردهاند. و حتّی متخصّصان سازمان و مدیریّت مفهوم سیاست عمومی سازمان را وضع کردهاند. و در آن رابطه سازمان با جامعه و دولت را تحلیل میکنند(1).
برخی متخصّصان نقد خود را به ماهیّت راهبرد ضمیمه میکنند. و بر این باورند که راهبرد ماهیتاً برای محیط رقابتی است، و پاسخگوی روابط مبتنی بر همکاری نیست. مثلاً اگر دو سازمان فرهنگی در کشور با یکدیگر رقابت کنند، این رقابتی مخرّب است. حال آنکه برای دو سازمان خصوصی رقابت مفید است. برای پاسخ به این نقد لازم است اوّل، به مفهوم رقابت توجّه شود و دوّم، در منابع مدیریّت راهبردی تفحّصی شود که آیا راهبرد همواره ماهیتّی رقابتی دارد؟
در پاسخ باید گفت که مفهوم رقابت همواره مخرّب نیست، بلکه به معنای با همرشد کردن و با هم برنده شدن هم به کار میرود. فیالمثل اگر سازمانهای فرهنگی در رقابت با یکدیگر به سطح متعالیتری از اهداف خود برسند این رقابت مخرّب نیست، و برعکس سازنده است. که بدان رقابت موازی گفته میشود.( به عنوان مثال در مسابقه دو و میدانی دو دونده همزمان به خط پایان میرسند و به طور مشترک اوّل میشوند).
گفتنی است که، خروجی فعّالیّتهای رقابتی در بخش دولتی، متفاوت از رقابت اقتصادی در بخش خصوصی و بنگاههای اقتصادی است. بیشتر ابزارهای مدیریّت راهبردی برای توصیف رقابت اقتصادی توسعه یافتهاند و ابزارهایی هم، مانند ماتریس SWOT وجود دارند که الزاماً ماهیّت رقابتی ندارند.
اگر رقابت رخبهرخ باشد و حتماً باید یکی از صحنه حذف شود، آن وقت میتوان گفت این نوع رقابت در سطح ملّی برای سازمانهای دولتی مخرّب است. به عبارت دیگر صعود یکی باعث افول دیگری است. اما این رقابت در سطح بینالمللی و جهانی الهامبخش است. تبلیغ سازمانهای فرهنگی برای جذب انسانها به دین اسلام از این نمونه است. به عبارت دیگر لازم است سازمانهای دولتی در سطح ملّی رقابت موازی، که مفهومی متفاوت از همکاری مبتنی بر اعتماد است، داشته باشند و در سطح بینالمللی و جهانی با رقیبان محیط ملّی، نه با خود، راهبرد رقابتی رخبهرخ را اجرا کنند. به عبارت دیگر رقابت بر سر مسیحی شدن یا مسلمان شدن انسانهاست. نه رقابت بر سر رشد دادن یک مسلمان[1].
با بررسی متون مدیریّت راهبردی همانطور که اشاره خواهم کرد. بحثهای همکاری و همکاری مبتنی بر اعتماد از مرزهای دانش است و فنون بسیاری از آنها در سازمانهای دولتی و خصوصی آزمون شده است و مبانی نظری آن در کتابها و مقالات زیادی گسترش یافته است.
دیدن راهبردها و سیاستها با هم در سطوح نظام حکمرانی ملّی همنیروزایی ملّی را به وجود خواهد آورد و در این زمینه باید به مفهوم راهبرد، راهبردی و مفهوم مدیریّت راهبردی نگاههای متفاوت داشت. و آنها را معادل ندانست. در آن صورت یک سیاست کلان ملّی میتواند صبغه راهبردی داشته باشد، و راهبردها نیز برای سطح سیاستهای کلان و ملّی مفید و مؤثّر باشند. همنیروزایی ملّی در تلفیق راهبرد و سیاست زمانی مطلوب است که همچون شیر و شکر در هم حلّ شوند و قوّتی مضاعف را در اعضاء و جوارح جامعه و نهادهای تصمیمگیرنده ایجاد کنند. ولی اگر همچون آب و بنزین مخلوط شوند موتور محرّک جامعه و نهادهای تشکیل دهنده آن را متوقف یا کند خواهند کرد.
سند راهبردی کتاب
آنگاه که محقّق اجرای این یافتهها را سودمند میداند لازم است که ابتدا، لااقل اگر نگوییم همه آنها، به بخشی از آنها عمل کند. اگر واقعاً سند راهبردی هم در سطح ملّی، بینالمللی، سازمانی و فردی میتواند همه عملیّات را متوجّه هدف واحد، چشمانداز، کند پس چرا خود از ابتکارها، مهارتها و رهنمودهای آن بیبهره باشد.
با این اوصاف، اصطلاحنامه راهبرد[2] (2)که همه نیرویِ مؤلّف را در مجاری مطلوب به سوی مقصود حرکت میدهد، مشکلات، موانع و نقایص را بررسی میکند و برای حلّ و رفع آنها چاره اندیشی میکند، هر چند در سطوری کوتاه و مختصر، ارائه میشود جدول (1).
جدول 1) سند راهبردی کتاب
اصطلاح |
تعاریف و کاربرد |
چشمانداز یا نیّت راهبردی |
· فراهم کردن پشتوانه نظری و عملی، به منظور تحقّق اهداف سیاستهای کلان دهه پیشرفت و عدالت و چشمانداز بیست ساله |
مأموریّت |
نظریّهپردازی و آزمون نظریّهها در حوزه جهاد اقتصادی |
اهداف غایی (کیفی) |
· پژوهش مبتنی بر مرزهای دانش مدیریّت راهبردی · بومیسازی دانش مدیریّت راهبردی در عرصه جهاد اقتصادی · بهرهبرداری از دانش منتشرشده جهاد اقتصادی در منابع مختلف · رویکرد پژوهشمحوری در مطالعه · آموزش فنون مدیریّت راهبردی برای حل مسائل بومی و ملّی |
اهداف کمّی |
· تألیف کتاب تا پایان آذر ماه 90 · مطالعه بیش از 60 درصد منابع معتبر منتشر شده در حوزه جهاد اقتصادی |
قابلیّت راهبردی |
· دستیابی به بانکهای اطّلاعاتی مقالات از طریق اینترنت · وجود پایگاه اطّلاعاتی طراحی شده بیش از 5000 کتاب و مقاله · توانایی بهرهبرداری از دانش نخبگان دانشگاهی و متخصّصان صنعت · توانایی در ارائه منابع مکمّل در کنار نشر کتاب |
راهبردها |
· همکاری با اندیشهمندان دانشگاهی و متخصّصان صنعت · پژوهش و مطالعه دقیق در حوزههای جهاد اقتصادی و راهبرد · نگارش کتابی منحصر به فرد در حوزه مدیریّت راهبردی در عرصه جهاد اقتصادی! |
کنترل |
· ارزیابی اثربخشی کتاب در عرصه جهاد اقتصادی از طریق بازخوردها · تعدیل و بازبینی راهبردها پس از بازخوردها |
چارچوب کتاب، نقش بسیار مؤثّر و سازنده در انتقال مفاهیم به صورت بستهای جامع با شرحی واضح از درون مایههای آن دارد. همچون بیشتر کتابهای مدیریّت راهبردی، که جعبهای از فنون تحلیلی و مخزنی از مطالب نظری در آنها دیده میشود. این کتاب هم با چارچوبی کلّی و در عین حال، درهمتنیده و شبکهای، به بهرهبرداری از دانشِ اندیشهمندان راهبردی و اندوختههای کارگزاران ملّی و سازمانی میپردازد.
در این کتاب، نویسنده سطور نمیخواهد با رؤیابافی، احساسات شخصی خود را بر عقل جمعی و گروهی برتری دهد و صرفاً آنچه در ذهن میگذرد به عنوان مصادیق هر موضوع راهبردی بیان کند، و قالبی کاذب از مدیریّت راهبردی برای انشاهای خود درست کند و خواننده با توضیح واضحات و اطّلاعات نامربوط روبهرو شود. و مفهوم عمیق و وزین”جهاد اقتصادی” را دستمالی کند.
بلکه تلاش میکند تا بررسی مستندات معتبر علمی را سرلوحه نظاره به اینگونه موضوعات کند. تا مطالب نظری راهبرد با تجربههای عملی متخصّصان پیوند بخورد و در ظرف مناسب راهبرد، محتوای متناسب جهاد اقتصادی ریخته شود و آمیختهای از آن برای تحقّق اهداف کلان جهاد اقتصادی متناسب با دهه پیشرفت و عدالت ایجاد شود.
نوآوری محتوای این کتاب، نسبت به کتابهای مدیریّت راهبردی به زبان فارسی عبارت است از: اوّل، بر اساس جدیدترین تحقیقات مربوط به حوزههای مدیریّت، علاوه بر راهبردهای تعمّدی، راهبردهای نوظهور هم در سراسر مطالب کتاب سایه افکنده است. دوّم، علاوه بر بحثهای مربوط به رقابت، چارچوبهای مختلفی از همکاری بین سازمانها، همکاری و همرقابتی[3] هم تحلیل شده است. سوّم، کوشش شده است بر اساس چارچوب تألیفی جدیدترین کتابهای مدیریّت راهبردی(3) مباحث مربوط به اجرا در بحث سطوح راهبردی و حتّی در ادامه محیط و منابع (4)بیان شود نه اینکه به صورت مجزا فصلهای جدیدی بدان اختصاص داده شود[4]. تا درهمتنیدگی، شبکهای بودن و همسویی مباحث مدیریّت راهبردی، بیشتر مورد توجّه قرار گیرد[5].
فرایند توسعه و اجرای راهبردهای جهاد اقتصادی
جیمز کارلوپیو(5) محتوای بیش از کتاب درسی تدوین راهبرد، توسعه راهبرد، مدیریّت راهبردی، تفکّر راهبردی و موضوعات مشابه را بررسی کرد. تا از وضعیّت فنون ایجاد راهبرد در آنها اطلاع حاصل کند.
مطالعات وی نشان میدهد که عمدتاً در تدوین و توسعه راهبرد، محیط خارجی 76 درصد، نظریّه مبتنی بر منابع، شایستگیها و قابلیّتها 57 درصد، راهبرد سطح شرکت مانند رشد و راهبردهای تنوّع 55 درصد، اهمّیّت استقرار چشمانداز و مأموریّت 48 درصد، راهبردهای عمومی پورتر مانند کاهش هزینه، تمرکز و تمایز 45 درصد، تحلیل سناریو 36 درصد، زنجیره ارزش 36 درصد، تحلیل پرتفوی محصول و چرخه عمر آن 33 درصد، راهبردهای نوظهور 26 درصد، تدریجگرایی و تدریجگرایی منطقی 17 درصد، مکاتب و دیدگاههای چندگانه توسعه راهبرد مانند طبقهبندی مکاتب از نگاه مکاتب مینزبرگ 10 درصد و اهمّیّت توسعه راهبردهای مبتنی بر همکاری به میزان 5 درصد مورد توجّه قرار گرفتهاند.
مطالعات وی نشان میدهد که اوّل، توجّه به الگوهای نوظهور و توصیفی مکاتب راهبرد در کتاب پدیدار شده است. دوّم، توجّه به محیط راهبردی و منابع، قابلیّتها و شایستگیها در تدوین و توسعه راهبرد از جایگاه بالایی برخوردار است. و مرزهای دانشِ مدیریّت راهبردی مانند مزیّت همکاری مبتنی بر اعتماد نیز توسعهیافتهاند.
کوشش شده است در این پژوهش موضوعات فوق به تفصیل تحلیل و بررسی شوند. تا موضوعاتی که کانون توجّه اندیشهمندان و راهبردشناسان بودهاند، در راهبردهای جهاد اقتصادی تحلیل شوند. ممکن است در حوزههای مدیریّت راهبردی فنون و نظریّههای مختلفی وجود داشته باشد که فقط برخی از آنها در کتابهای مدیریّت راهبردی اشاره شوند. عمدهترین دلیل آن آزمون عملی این نظریّهها و فنون است. و هم از مرزهای دانش راهبرد و مدیریّت راهبردی جهت اجرای اثربخش راهبردها بهرهبرداری شود. بنابراین الگوی راهبرد و مدیریّت راهبردی در این پژوهش، در شکل 1 نشان داده شده است:
بخش اوّل: مفاهیم و نظریّههای مدیریّت راهبردی و راهبرد
در بخش اوّل کتاب مفاهیم و الگوهای مدیریّت راهبردی مورد بررسی قرار میگیرد. ابتدا، سیر تکامل نظریّههای مدیریّت راهبردی و رویکردهای آن اجمالاً بررسی میشوند، زیرا در فصول بعدی سنگ بنای تحلیل هستند که برخی از آنها نیز به صورت گذرا برای بهرهبرداری در فرایند توسعه و اجرای راهبرد اشاره خواهد شد.
انتقادات بیان شده ذیل هر رویکرد و نظریّه، کمک خواهد کرد تا نظریّههای بعدی بهتر درک و بررسی شوند. و برای رفع این ضعف به نظریّههای بعدی به عنوان نظریّههای مکمّل نظاره شود. و تحلیلی از مکاتب راهبرد ارائه شود تا در کشور ما به سایر مکاتب هم در تحلیل راهبردها توجّه شود و صرفاً مکاتب برنامهریزی، طراحی و موقعیّتیابی یا به عبارت جامعتر مکتب تجویزی یگانه منجی دستیابی به اهداف سازمانی نباشند.
مفهوم راهبرد و مدیریّت راهبردی از زاویههای مختلف بررسی میشود تا نوعی روشنگری درباره مفهوم جامع راهبرد حاصل شود. و بهرهبرداری از آن نیز در سطح ملّی و سطح سازمانی با بصیرتی جامع صورت گیرد. عمده نگاهی که اندیشهمندان راهبردی در این زمینه داشتهاند تلفیق این تعاریف و ارتباط آن با راهبردهای نوظهور و تعمّدی است.
چارچوب مفهومی مدیریّت راهبردی الگوی نظاممند تحلیل راهبردهای جهاد اقتصادی را نشان میدهد. تا قبل از ورود به بحث نقشه آن در ذهن خواننده شکل بگیرد و جای هر یک از فصلها، بخشها و زیر فصلها را در آن ببینید.
آسیبهای راهبرد و مدیریّت راهبردی، حاصل یافتههای تجربی و نظرات اندیشهمندان مدیریّت راهبردی در انجام پروژههای تحقیقاتی و مطالعات در کشور جمهوری اسلامی ایران است. که مؤلف امیدوار است در راهبردهای جهاد اقتصادی این آسیبها مورد توجّه قرار گرفته و از آنها پرهیز شود.
بخش دوّم: تحلیل محیط راهبردی ملّی و بینالمللی جهاد اقتصادی
در این بخش چهار فصل از الگوی تدوین و اجرای راهبردها در عرصه جهاد اقتصادی مطرح خواهند شد. تحلیل محیط راهبردی از مهمترین بخشهای الگوی راهبردی هم در مکاتب توصیفی و هم در مکاتب تجویزی است. در فصل دوّم، به الگوی تلاطم محیطی و محیط کلان پرداخته خواهد شد. و فصل با پیشبینیها و سناریوپردازی ادامه خواهد یافت.
در فصل سوّم، محیط صنعت و بخش تحلیل خواهد شد. و به دنبال پاسخ به این سؤال مشخص خواهد بود که ورود به چه صنعتی کشور را به تحقّق آرمانهای جهاد اقتصادی و همچنین دهه پیشرفت و عدالت نزدیک میکند؟ صنعت بیشتر ناظر به بخشهای انتفاعی بخش خصوصی و دولتی در عرضه کالا و خدمات و بخش ناظر به حوزههای غیر انتفاعی و دولتی است.
تحلیل صنعت و بخش با چارچوبهای تحلیل مزیّت رقابتی[6]، مزیّت همکاری[7]، مزیّت همکاری مبتنی بر اعتماد[8] و مزیّت همرقابتی[9] میسّر است.
فصل چهارم؛ رقیبان، بازار، همکاران و مشتریان و شهروندان را تحلیل میکند. در فصل پنجم این بخش رهآوردهای تحلیل محیط بررسی خواهد شد که به مسائل راهبردی، فرصتها و تهدیدات و عوامل حیاتی موفقیّت و شاخصهای عمده تحلیل محیط در حوزههای جهاد اقتصادی اشاره میکند.
بخش سوّم: تحلیل منابع، قابلیّتها و شایستگیهای ملّی و سازمانی
این بخش چهار فصل به هم پیوسته زیر را تحلیل میکند: در فصل ششم، پس از توضیح مفهوم منابع، قابلیّتها و شایستگیهای محوری در عرصه ملّی و سازمانی ارتباط آنها با راهبرد و مزیّت رقابتی بررسی میشود. عناصر عمده منابع، تحلیل چارچوب VRIO، سلسله مراتب منابع و تحلیل مؤلفههای آن برای کسب مزیّت رقابتی پایدار در سطح ملّی و بینالمللی است.
در فصل هفتم، با توجّه به اینکه جهاد اقتصادی مقولهای متفاوت از تلاش اقتصادی است، لذا علاوه بر کشف و بهرهبرداری از منابع موجود، به منابع و قابلیّتهای جدید نیز نیاز است که به طور کلی این فصل توسعه قابلیّتها، منابع، مدیریّت دانش و سرمایه معنوی را تحلیل میکند.
فصل هشتم با تأکید بر یافتههای نظریّه مبتنی بر بازار، منابع سازمانی و ملّی، زنجیره ارزش سازمانی، زنجیره ارزش صنعت و زنجیره ارزش ملّی (با توجّه به آمایش سرزمین) شالوده اصلی آن را شکل خواهد داد.
سرانجام مانند بخش تحلیل محیط راهبردی، رهآوردهای حاصل از تحلیل منابع، قابلیّتها و شایستگیها در فصل نهم همچون شناخت قوّتها و ضعف و اولویّتبندی آنها، مسائل استراتژیک جهاد اقتصادی حاصل از تحلیل سازمانی و ملّی، عوامل حیاتی موفقیّت حاصل از آنها و راهبردهای عمده تلاشهای سه فصل گذشته را عرضه خواهند کرد.
بخش چهارم: چشمانداز راهبردی و بیانیه مأموریّت
در این بخش و در فصل یازدهم چشمانداز راهبردی که لازم است برای تحقّق دهه پیشرفت و عدالت و چشمانداز بیست ساله ترسیم و از طریق بیانیه مأموریّت و اهداف بدان عمل شود مبنای تحلیل خواهد بود که علاوه بر چشمانداز به مأموریّت و اهداف اشاره و خواهد شد.
بخش پنجم: توسعه و اجرای راهبردهای ملّی و بینالمللی
این بخش به توسعه و اجرای راهبردهای ملّی و بینالمللی جهاد اقتصادی میپردازد. در فصل دوازدهم فراسیاستها، سیاستهای عمومی و راهبردهای جهاد ملّی پویا تحلیل میشوند.
متناسب با اهدافی که در سند راهبردی کتاب به آن اشاره شد، هر فصل شامل رهآوردهای فصل، سؤالهای کلیدی، متن اصلی پژوهش (دانش راهبردی و موضوعات جهاد اقتصادی)، خلاصه و واژگان کلیدی است.
همانطور که ملاحظه میشود کتاب دارای چارچوبی آموزشی و پژوهشی است و این بدان معناست که مسائل کشور باید وارد دانشگاهها شود و در مورد آنها تحقیق و جستوجوی عمیقی صورت بگیرد.
در این کتاب کوشش میشود تا حد امکان واژگان و اصطلاحات فارسی برای دانش نوشتهها به کار برده شوند و زبان نوشتههای متن با زبان توصیفی- ارتباطی متعارف متفاوت جلوه داده نشود. بدین منظور در انتهای هر فصل واژگان کلیدی معادل نیز برای پژوهشهای بیشتر در منابع مختلف مدیریّت راهبردی و از جمله در وب، بیان شده است.
رهآوردها و اهداف یادگیری در عرصه نظر و عمل، به آنچه که از مطالعه و تحلیل هر یک از فصول حاصل میشود، اشاره میکنند. رهآوردهای عملی اشاره به کاربرد مفاهیم مطرح شده در عرصههای مختلف جهاد اقتصادی دارند. با وجود رهآوردها ورود به متن پژوهش، متناسب با آمادگی ذهنی است و خواننده از مباحث مطرح شده در هر یک از بخشها و فصلها آگاه خواهد شد.
متن اصلی پژوهش، با مقدمه شروع میشود که نوعی آمادگی ذهنی برای خواننده ایجاد میکند و تلاش بر این است که ابتدا به مبانی نظری موضوعات مورد بحث اشاره شود و سپس به فنون و کاربردهای آن پرداخته شود، تا بتوان از این روزنه به بررسی عمیقتر و تفصیلیتر هر فصل پرداخت.
در همه فصول سعی بر این است که با بررسی منابع و مآخذ مختلف اطّلاعات جامعی مرتبط با عنوان فصل ارائه شود و سازگاری درونی محتوای فصول حفظ شود. در برخی از عناوین فرعی فصلها یک موضوع راهبردی به طور کامل با موضوعهای جهاد اقتصادی تلفیق شده است، در برخی موارد توضیحی اجمالی-گاهی تفصیلی- از موضوع راهبردی بیان شده و درباره جهاد اقتصادی به بیان مصادیق بسنده شده است. و در برخی از فصول صرفاً مطالب راهبردی را بیان کرده و کاربرد آن و روشنگریهای حاصل از آن را به خواننده واگذار کرده است و همین نگاه راهبردی گاه جهاد اقتصادی را از تلاش اقتصادی متمایز کرده است.
کتابها و مقالههای دانشگاهی حوزه راهبرد دارای نکتههای تازهاند. و اصولاً مقالۀ دانشگاهی را مینویسند تا نکتهای نو را به اطّلاع دیگران برسانند، لذا برای آگاهی از مرزهای دانش راهبرد و مدیریّت راهبردی و حتّی نظرات مخالف یا مغایر برای ردّ آنها و نظرات موافق برای مؤیّدِ دعوی نویسندگان در پینوشتها به برخی از این مقالات و کتابها اشاره شده است.
شمارهگذاری در بدنه هر فصل علاوه بر جداسازی بخشهای آن از یکدیگر و کدبندی عنوانهای اصلی و فرعی برای ارجاعهای آسان ضروری است چون آنچه را که بارها خواندهایم و سپس نوشتهایم این است که فصل بندی برای یادگیری است اما مطالب مدیریّت راهبردی در عمل از یکدیگر جدا شدنی نیستند. لذا به ارجاعدهی درونی نیاز است.
برخی از نوشتههای این کتاب ماهیّتاً به جدول یا نمودار نیاز دارند. الگوی تحلیل محیط خارجی یا چشمانداز را با نمودار بهتر میتوان نشان داد تا با توصیف کلامی. زیرا هر بازنمایی گرافیکی در قالب جدول و نمودار حاوی مطالبی علاوه در متن، در اکثر اوقات، است. و چیزی نشان دهد که متن قادر به بیان آن نیست. بنابراین جداول و شکلها گویای مفاهیمی بیشتر در این حوزهاند.
امید است، با خواندن خلاصه اجرایی تصویر و تصوری کلّی از آنچه که فصلهای کتاب در پی آن است در ذهن ایجاد شود و چون کوتاهند برای سیاستگذاران و راهبردشناسان کمّی وقت گیرند و در صورت نیاز به سراغ اصل و تفصیل فصلها بروند و آنها را مطالعه و سپس رهنمودهایی اجرایی را برای سازمانها و نهادهای خود توصیه کنند.
مؤلف در تلاش است در خلاصه اجرایی بیشتر جنبه کاربردی به مباحث هر فصل داده تا مباحث نظری به عملیّات نزدیکتر شوند. تا علاوه بر ظاهر کار، سطح و قالب، به کیفیّت آن، عمق و محتوا، اهمّیّت داده شود. و تصویر کلّی از هر فصل ارائه شود، جملهها تکتک در عین حاوی اطّلاعات، به هم مرتبط باشند و بازنویسی تازهای از آنچه در فصل اشاره شده است صورت گیرد.
در خلاصه اجرایی سعی شده است که نکات و مفاهیم کاربردی جهاد اقتصادی از مطالب موجود در هر فصل احصا شده و جهتگیریهای راهبردی را برای پیادهسازی آنها نشان دهند.
واژگان کلیدی نه تنها برخی از مفاهیم راهبردی را مورد تأکید قرار میدهند بلکه شرایطی را برای جستوجو در منابع غنی وب فراهم میکنند و برای ورود به مطالعه منابع معرفی شده در ضمیمه 1 که عمدتاً به زبان انگلیسیاند مفیدند.
سؤالات و تمرینهای کاربردی
سؤالات و تمرینهای کاربردی، برای عملیاتی کردن محتوای هر فصل در عرصههای مختلف مسائل و موضوعات جهاد اقتصادی است که، با نگاه مسئله محوری به جهاد اقتصادی طراحی شدهاند.
ضمیمه اوّل: کتابشناسی و مآخذ شناسی مدیریّت راهبردی و راهبرد
منابع و مآخذ بیشتر حاصل 8 سال پژوهش مؤلّف در منابع و مآخذ مدیریّت راهبردی است. ایجاد یک پایگاه اطّلاعاتی سودمند و قوی در نرم افزارهای EndNote و Citavi با استفاده از پایگاههای اطّلاعاتی همچونEbsco، Proquest، Emerald، Jstor، Sage، ScienceDirect، Blackwell، Wiley،Oxford scholarship و Questia و بررسی مستمّر منابع موجود در ابزارهای جستوجو در اینترنت همچون کتابها، پاورپوینتها، منابع صوتی و تصویری و الگوهای مختلف، امکان تنظیم این بخش را فراهم کرد تا به نوعی پویایی کتاب حفظ شود و اندیشهمندان عرصه راهبرد و سیاست با مراجعه به آنان دانش خود را بهروزرسانی کنند[10]. علاوه بر یافتههای مؤلّف، کتابها و مقالاتی در منابع بیشتر برخی از کتابهای مدیریّت راهبردی نیز وجود دارد که تا حد امکان به آنها اشاره شده است. و برای گذر از دانش اجمالی راهبرد به دانش تفصیلی مفید است.
ضمیمه دوّم: موردمطالعه راهبردها و سیاستهای نظام بانکی
بیان مبانی نظری و کاربردی در هر فصل هر چند بخشی از اهداف یادگیری آن فصل را تحقّق میبخشد، اما، انجام مطالعه موردی کاربردهای آنها را در عرصه عمل بیان میکند. این ضمیمه به بررسی مورد مطالعه راهبردها و سیاستهای جهاد اقتصادی در نظام بانکی جمهوری اسلامی ایران میپردازد.
ضمیمه سوّم: موضوعهایی برای پژوهشهای بیشتر
پژوهشهای مرتبط با مسائل و راهبردهای جهاد اقتصادی بسیار متنوع هستند و حوزههای مختلفی از علوم را در بر میگیرند. بنابراین این ضمیمه برخی از موضوعهای پژوهشی را برای مطالعه بیشتر در حوزه راهبرد و مدیریّت راهبردی جهاد اقتصادی معرفی میکند.
نگارش این کتاب هر گز میسّر نمیشد اگر استادان بزرگواری در طول تحصیل دانش ضمنی و آشکار خود را در طبق اخلاص نمیگذاشتند. آنها همگی مؤلّف این کتابند و شاید ذکر خدمات آنها صفحاتی قطورتر از این کتاب شود.
در ابتدا تشکر از تلاشهای خاضعانه و خالصانه حضرت آیت الله مهدوی کنی(دام عزه) واجب است. که با تأسیس دانشگاه امام صادق علیهالسلام و وقف خود برای رشد و توسعه آن، فرصت آموختن را برای ما فراهم کردند.و اخلاق نظری را از کلاسها و اخلاق عملی را از رفتارهای خود به ما آموختند.
تشکر از استاد دانشمند، و ولایتمدار و فرزانه جناب آقای دکتر حسن داناییفرد که خود از پیشگامان تألیف کتاب در زمینه سیاستهای ملّی جهاد اقتصادی بودند و کلاسها و راهنماییهای ایشان بسیار مرا در نگارش این کتاب و زندگی علمیام کمک کرد، لازم است. از مقالات علمی- پژوهشی ایشان و کتابهای این استاد فرزانه بهرههای فراوان بردم، که برخی از سرنخها و ایدههای این کتاب، حاصل دانش ضمنی و آشکار ایشان است که به عنوان مشتی از خروار ذکر شده است.
از چهره ماندگار مدیریّت ایران، جناب آقای دکتر سیّدمهدی الوانی، که به حق استادی فرزانه در دانش مدیریّت دولتی و سیاستگذاری هستند تشکری ویژه لازم است. علاوه بر بهرهبرداری از گفتارها، کتابها و مقالات ایشان، در 6 واحد درسی دوره دکتریام در دانشگاه تهران( دانشکده مدیریّت پردیس قم) افقی جدید را برایم ترسیم کردند. و به ما آموختند که برای نظام اسلامی ایران مدیریّت دولتی و سیاستگذاری، رشتهای راهبردی است و البتّه هنوز جایگاه آن درک نشده است. وی ضرورت فلسفه و استفاده از پژوهشهای کلاسیک مدیریّت را در وجود ما نهادینه کردند.
از استاد بزرگوارم جناب آقای دکتر ابوالحسن فقیهی هم صمیمانه تشکر میکنم که مرا با دنیای پرکاربرد و در عین حال مورد نیاز پژوهشهای علوم اجتماعی و انسانی، آشنا کرد. وی دروازه دنیای پژوهشهای کیفی را بر روی ما گشود تا بیاموزیم که بسیاری از مسائل ملّی و سازمانی کشور ما از طریق پژوهشهای کیفی قابل حلّ است.
نَفَس گرم دکتر عادل آذر در کلاس آمار و کاربرد آن در مدیریّت در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد برایم، و طبعاً برای همه دانشجویان کلاس، فواید بسیار داشت، وی در شیوه تدریس، احترام به کلاس، سیر تدریس و جا انداختن مباحث آمار در ذهن دانشجویان تبحّری خاص دارند. شاید پس از کلاسهای مدیریّت راهبردی، دوست نداشتم هرگز در کلاس این درس غیبت کنم.
افتخار شاگردی جناب آقای دکتر بهمن حاجی پور در دوره کارشناسی ارشد مدیریّت بازرگانی در دانشگاه امام صادق علیهالسلام هم نصیب بنده شد. در محضر ایشان بیش از 8 واحد مدیریّت راهبردی را در حوزه تدوین و اجرای راهبرد، و کنترل راهبردی و همچنین مکاتب مدیریّت راهبردی گذراندم. که هنوز شیرینی آن دانش بدیع و نو در حوزه مدیریّت راهبردی کامم را شیرین نگه داشته است. البتّه بهرهبرداری از دانش ضمنی ایشان در پروژهها نیز بسیار برایم راهگشا بود. در هر صورت این کتاب مدیریّت و اندیشههای راهبرد و راهبردی را در عرصههای مختلف جهاد اقتصادی تحلیل میکند که از گنجینه دانشیِ این استاد فرزانه بهره فراوان بردم.
جناب آقای دکتر علی رضاییان چهره ماندگار مدیریّت ایران هم حقّی وافر به گردن ما دارد. در دانشگاه امام صادق علیهالسلام بیش از 8 واحد درسیام در حوزه فناوری اطّلاعات، سیستمهای اطّلاعاتی و مدیریّت رفتار سازمانی را در محضر ایشان شاگردی کردم. و علاوه بر این، راهبردها و سیاستهای ایشان در ریاست دانشکده مدیریّت دانشگاه امام صادق علیهالسلام در پیشرفت علمی دانشکده بسیار مؤثّر است.
از سایر استادان بزرگوار دیگر که در این کوتاه سخن مجال عرض ارادت در قالب نوشتار، به آنها نیست کمال تشکر را دارم.
از همه معلّمان فداکار و دلسوز دوران دبستانم در مدرسه شهید رحمت الله چاهخوزاده، مدرسه راهنمایی نمونه شهید علی ایرانمنش و دبیرستان نمونه علّامه طباطبایی شهرستان بافت(در استان کرمان)، صمیمانه تشکر میکنم که دانستن و توانستن را برایم آموختند.
از همسر و فرزند عزیزم که وقت زیادی را از ایشان سلب کردم و آنها با صبوری یاریام کردند و در طول تدوین این کتاب همکاریهای خود را از من دریغ نداشتند، تشکّر صمیمانه لازم است. بر دستان مادر دلسوزم که دعای مستمرّشان بدرقه راهم است بوسه تشکر میزنم. و بر روح پدر بزرگوارم که دستان پینه بستهاش در شبهای سرد زمستان و روزهای گرم تابستان با دسته چوبی بیل بسیار آشنا بود تا لقمه نانی حلال برایمان فراهم کند درود بسیار میفرستم و از خداوند متعال برایشان طلب شفاعت و محشور شدن با اولیای معصومش (علیهم السلام) دارم.
کتابها اگر چه بسیار مفید هم باشند اما اگر به مرحله چاپ نرسند انتقال دانش آشکار صورت نخواهد گرفت. در هر صورت در چاپ این کتاب معاونت پژوهشی دانشگاه امام صادق علیهالسلام و شورای پژوهشی دانشکده معارف اسلامی و مدیریّت تلاشی جهادگونه انجام دادند. که جای دارد صمیمانه از زحمات معاون محترم پژوهشی دانشگاه جناب آقای دکتر اصغر افتخاری، مدیرکلّ محترم پژوهشی آقای رضا باقریان، دکتر اسدالله گنجعلی معاون محترم پژوهشی دانشکده معارف اسلامی و مدیریّت ، مدیر طرح جامع طرح و برنامه دانشگاه امام صادق علیهالسلام آقای بابک حمیدیا که نقش مهمّی را در تسریع چاپ این کتاب هم با پیگیرهای خود و هم با صفحه آرایی مطلوب ایفا کردند و هم چنین آقایان قاموس و عبداللّهی تشکّر کنم و از ذات اقدس او میخواهم که با سفره بی انتهای رحمت خویش (لا تقنطوا من رحمهالله) را نصیب همه آنانی را که در زندگیام اعم از آنهایی که در حیات هستند و هم کسانی که به سفر آخرت رفتهاند عنایت فرماید.
در پایان وظیفه خود میدانم از همه استادان محترم و منتقدان گرامی که با نقدهای سازنده خود به این کتاب غنا، طراوت و تنوّع بخشیدهاند سپاسگزاری کنم. سپاسگزاری از جناب آقای دکتر باقری، مهدی علیشیری و هاشم سوداگر که نقدهای سازنده بیش از هر چیز مدیون تلاشهای ایشان است، بر من واجب است.
در نهایت، از همه پژوهشگران، صاحبنظران، راهبردشناسان و سیاستگذارن محترم، در کلیه حوزههای مدیریّت و مدیریّت راهبردی، تقاضا میشود که در محورهای زیر، ما را در اصلاح و توسعه این کتاب یاری کنند:
- اشکالها، خطاها و ابهامهای موجود در متن؛
- تقویت فصول هر یک از بخشهای کتاب؛
- موضوعها، محورها، و مآخذ جدید مدیریّت راهبردیو راهبرد
و به طور کلی، هر نکتهای که بتواند ما را در اصلاح، توسعه، غنیسازی و بهروزرسانی محتوای این کتاب یاری کند.
خواهشمند است پیشنهادها، انتقادها، نکتهها و نظرات ارزشمند خود را از طریق پایگاه http://www.vdars.ir یا از طریق رایانامه baniasad@isu.ac.ir با مؤلف این کتاب در میان بگذارید.
و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین
رضا بنیاسد
پاییز سال جهاد اقتصادی
[1]. رقابت رخبهرخ و رقابت موازی را اوّلین بار در جلسه هماندیشی استادان دانشکده معارف اسلامی و مدیریّت، از زبان آقای شجاعیفرد شنیدم، که خود از دکتر عادل پیغامی نقل قول میکرد. ذیل معنای تنافس در قرآن میتوان بصیرت بیشتری در این زمینه بدست آورد.
[2]. Vocabulary of Strategy
[3]. همرقابتی به همزمانی رقابت و همکاری در یک سازمان یا صنعت اشاره میکند. به طوری که در یک بخش از زنجیره ارزش سازمانی، صنایع و ملّی، رقابت دیده میشود و در بخش دیگر همکاری وجود دارد. همرقابتی معادل ‘Coopetition’ است. همانطور که اندیشهمندان این نظریه بیان کردهاند واژهای جدید بوده و در فرهنگ واژگان مشاهده نمیشود، لذا مؤلف با تأسی از اندیشهمندان این نظریه، اصطلاح «همرقابتی» را برای آن انتخاب میکند.
[4]. در کتاب “مدیریّت راهبردی: رویکرد مبتنی بر منابع” تألیف جی بارنی، برخلاف سایر کتابهای مدیریّت راهبردی فصول مجزایی برای اجرا و کنترل وجود ندارد. در این کتاب مباحث اجرایی و نظارتی راهبرد در ذیل هر یک از فصلها بیان شده است. به عنوان مثال در فصل راهبردهای رهبری هزینه نحوه اجرا و کنترل آن راهبردها نیز بیان شده است. عناوین ده فصل این کتاب عبارت است از: فصل اوّل: کلیات (مفاهیم مدیریّت راهبردی)، فصل دوّم: معرفی رویکرد مبتنی بر منابع، فصل سوّم: فرایند تحلیل محیط، فصل چهارم: فرایند تحلیل سازمان، فصل پنجم: راهبرد رهبری هزینه، فصل ششم: راهبرد تمایز، فصل هفتم: راهبرد ادغام (افقی وعمودی)، فصل هشتم: تنوع همگون و ناهمگون، فصل نهم: پیمانی راهبردی، فصل دهم: ادغامی راهبردی و فصل یازدهم: راهبردهای بینالمللی. برای مطالعه بیشتر به مأخذ زیر مراجعه کنید:
Barney, Jay B.; Hesterly, William S. (2010): Strategic management and competitive advantage. Concepts Prentice Hall.
[5]. طبعاً با توجه به محدودیتهایی که در تألیف یک کتاب وجود دارد، مؤلف اذعان میکند که بخش پنجم این کتاب که راهبردها را بررسی میکند، نیازمند تحقیقات گستردهتر است. به طوری که توسعه و اجرای راهبردها به خوبی به هم پیوند بخورد. امید است با مآخذی که در ضمیمه یک مطرح میشود، محقّقان به مداقّه بیشتر در حوزه توسعه و اجرای راهبردهای جهاد اقتصادی هم در سطح ملّی و هم در سطح بینالمللی بکوشند.
[6]. Competitive Advantage
[7]. Cooperative Advantage
[8]. Collaborative Advantage
[9]. Coopetitive Advantage
[10] . برای مطالعه بیشتر به کتاب کاربرد اینترنت و رایانه در مدیریّت جلد اوّل: راهبردهای جستوجو در پژوهشهای مدیریّت؛ از مؤلف این کتاب و مهدی ثنایی (انتشارت دانشگاه امام صادق علیهالسلام سال1390، زیر چاپ) مراجعه کنید.
دیدگاهتان را بنویسید